گنجور

 
رودکی

رباعی شماره ۱: در رهگذر باد چراغی که تو راست

رباعی شماره ۲: با آن که دلم از غم هجرت خون است

رباعی شماره ۳: جایی که گذرگاه دل محزون‌ست

رباعی شماره ۴: دل خسته و بسته مسلسل مویی‌ست

رباعی شماره ۵: تقدیر، که بر کشتنت آزرم نداشت

رباعی شماره ۶: چشمم ز غمت، به هر عقیقی که بسفت

رباعی شماره ۷: ...

رباعی شماره ۸: بی روی تو خورشید جهان‌سوز مباد

رباعی شماره ۹: زلفش بکشی شب دراز اندازد

رباعی شماره ۱۰: چون روز علم زند به نامت ماند

رباعی شماره ۱۱: جز حادثه هرگز طلبم کس نکند

رباعی شماره ۱۲: ...

رباعی شماره ۱۳: نامت شنوم، دل ز فرح زنده شود

رباعی شماره ۱۴: آمد بر من، که؟ یار، کی؟ وقت سحر *(منتسب به چند نفر)

رباعی شماره ۱۵: هان! تشنه جگر، مجوی زین باغ ثمر

رباعی شماره ۱۶: چون کشته ببینی‌ام، دو لب گشته فراز

رباعی شماره ۱۷: در جستن آن نگار پر کینه و جنگ

رباعی شماره ۱۸: بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دل

رباعی شماره ۱۹: واجب نبود به کس بر، افضال و کرم

رباعی شماره ۲۰: یوسف رویی، کزو فغان کرد دلم

رباعی شماره ۲۱: در پیش خود آن نامه چو بلکامه نهم

رباعی شماره ۲۲: در منزل غم فگنده مفرش ماییم

رباعی شماره ۲۳: در عشق، چو رودکی، شدم سیر از جان

رباعی شماره ۲۴: دیدار به دل فروخت، نفروخت گران

رباعی شماره ۲۵: رویت دریای حسن و لعلت مرجان

رباعی شماره ۲۶: ای از گل سرخ، رنگ بربوده و بو

رباعی شماره ۲۷: ای ناله پیر خانقاه از غم تو

رباعی شماره ۲۸: چرخ کجه باز، تا نهان ساخت کجه

رباعی شماره ۲۹: ...

رباعی شماره ۳۰: زلفت دیدم، سر از چمان پیچیده

رباعی شماره ۳۱: چون کار دلم ز زلف او ماند گره

رباعی شماره ۳۲: ای طرفه خوبان من، ای شهره ری

رباعی شماره ۳۳: از کعبه کلیسیا نشینم کردی

رباعی شماره ۳۴: گر بر سر نفس خود امیری، مردی

رباعی شماره ۳۵: آن خر پدرت به دشت خاشاک زدی

رباعی شماره ۳۶: دل سیر نگرددت ز بیدادگری

رباعی شماره ۳۷: با داده قناعت کن و با داد بزی

رباعی شماره ۳۸: نارفته به شاهراه وصلت گامی