ستاره شعلهای از جان دردمند من است
سپهر آیتی از همت بلند من است
به چشم اهل نظر صبح روشنم زآن روی
که تازهرویی عالم ز نوشخند من است
چگونه راز دلم همچو نی نهان ماند؟
که داغ عشق تو پیدا ز بند بند من است
در آتش از دل آزادهام ولی غم نیست
پسند خاطر آزادگان پسند من است
رهی به مشت غباری چه التفات کنم؟
که آفتاب جهانتاب در کمند من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان احساسات عاطفی و عمیق خود میپردازد. او ستارهای را نماد عشق و امید در زندگیاش میداند و از آن به عنوان نشانهای از همت بلند خود یاد میکند. شاعر خود را به عنوان صبحی روشنیبخش توصیف میکند که به دلیل عشقش دچار درد و رنج است، اما با این حال، همچنان دل آزاد و بیغمی دارد. او اشاره میکند که در دلش آتش عشق وجود دارد و این احساسات او را تحت تأثیر قرار میدهد. در پایان، شاعر به علو وضعیت خود اشاره میکند و میگوید که در برابر دنیا، مقام و نور عشق او بالاتر از هر چیز دیگری است.
هوش مصنوعی: ستارهها نمادی از احساسات عمیق من هستند و آسمان نشانگر تلاش و آرزوی بزرگ من به شمار میرود.
هوش مصنوعی: من به چشم افرادی که به جزئیات اهمیت میدهند، مانند صبحی روشن هستم؛ زیرا زیبایی و تازگی من از لبخند و شوقی که دارم نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم رازم را مانند نی پنهان نگهدارم؟ زیرا عشق تو به وضوح از دل شکستهام پیداست.
هوش مصنوعی: در دل من آتش وجود دارد، اما غم و اندوهی احساس نمیکنم، زیرا آنچه برای انسانهای آزاد خوشایند است، برای من نیز دلنشین و پسندیده است.
هوش مصنوعی: اگر بر اثر حادثه یا مشکلی دچار گرد و غبار شوم، به آن توجهی نمیکنم؛ چرا که نور و روشنی زندگی و موفقیت من در دستان خودم و نزدیک به من است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.