رفتیم و پای بر سر دنیا گذاشتیم
کار جهان به اهل جهان واگذاشتیم
چون آهوی رمیده ز وحشتسرای شهر
رفتیم و سر به دامن صحرا گذاشتیم
ما را به آفتاب فلک هم نیاز نیست
این شوخدیده را به مسیحا گذاشتیم
بالای هفت پردهٔ نیلی است جای ما
پا چون حباب بر سر دریا گذاشتیم
ما را بس است جلوهگه شاهدان قدس
دنیا برای مردم دنیا گذاشتیم
کوتاه شد ز دامن ما دست حادثات
تا دست خود به گردن مینا گذاشتیم
شاهد که سرکشی نکند دلفریب نیست
فهم سخن به مردم دانا گذاشتیم
در جستجوی یار دلآزار کس نبود
این رسم تازه را به جهان ما گذاشتیم
ایمن ز دشمنیم که با دشمنیم دوست
بنیان زندگی به مدارا گذاشتیم
صد غنچهٔ دل از نفس ما شکفته شد
هرجا که چون نسیم سحر پا گذاشتیم
ما شکوه از کشاکش دوران نمیکنیم
موجیم و کار خویش به دریا گذاشتیم
از ما به روزگار حدیث وفا بس است
نگذاشتیم گر اثری یا گذاشتیم
بودیم شمع محفل روشندلان رهی
رفتیم و داغ خویش به دلها گذاشتیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به سفر و گشت و گذار در طبیعت اشاره میکند و به رهایی از قید و بندهای دنیوی میپردازد. او و همراهانش به دامن صحرا پناه میبرند و از زیباییهای طبیعی لذت میبرند، بدون اینکه به نیازهای مادی و دنیایی اهمیت بدهند. شاعر بیان میکند که مشکلات و حوادث زندگی نتوانستهاند از مسیر آنها جلوگیری کنند و به نوعی به جستجوی حقیقت و زیبایی در زندگی اشاره میکند. او بر این باور است که زندگی را باید با محبت و مدارا گذراند و نهایتاً یاد و آثارشان را در دلهای دیگران به جا گذاشتهاند. در نهایت، شاعر با اشاره به وجود خود به عنوان شمعی در محفل دیگران، از تأثیرگذاری و یادگاری که از خود بر جا گذاشتهاند، سخن میگوید.
هوش مصنوعی: ما از دنیا عبور کردیم و بر مشکلات آن غلبه کردیم و کار و بار دنیا را به اهل آن سپردیم.
هوش مصنوعی: ما مانند آهویی که از ترس به بیابان فرار کرده، از محیط پر از هیاهوی شهر دور شدیم و در آغوش طبیعت آرام گرفتیم.
هوش مصنوعی: ما به نور خورشید آسمان نیاز نداریم، چون این شخص بازیگوش را به مسیحا سپردهایم.
هوش مصنوعی: در جایگاهی بالای هفت پردهی نیلی قرار داریم و مانند حبابی روی آب، وجودمان را در این دنیا نمایان کردهایم.
هوش مصنوعی: ما به اندازه کافی از زیباییهای دنیا با حضور شاهدان الهی الهام گرفتهایم و آن را برای مردم جهان به نمایش گذاشتهایم.
هوش مصنوعی: دست حوادث و زندگی از ما کوتاه شد و ما توانستیم به راحتی دست خود را به گردن مینا بزنیم.
هوش مصنوعی: اگر معشوق سرکش نباشد، فریبنده نیست. ما فهم صحبتهای خود را برای افراد با دانش و اهل فهم باقی گذاشتهایم.
هوش مصنوعی: در پی یاری که دل را میآزارد، هیچکس نبود. ما این روش جدید را در زندگی خود به وجود آوردیم.
هوش مصنوعی: ما از دشمنان خود در امانیم زیرا که با آنها دوستی کردهایم و پایههای زندگی را با نرمخویی و مدارا استوار کردهایم.
هوش مصنوعی: دل ما بر اثر نفسهای ما، مثل غنچههایی که در بهار شکفته میشوند، در هر جایی که به آرامی و لطافت وارد شدهایم، گلفروغ شده است.
هوش مصنوعی: ما از سختیها و چالشهای زندگی گلایه نمیکنیم، بلکه همچون موجی هستیم که به زندگی ادامه میدهیم و سرنوشت خود را به دریا سپردهایم.
هوش مصنوعی: ما از وفای خود با دنیا سخن بسیار گفتهایم، اما اگر تأثیری هم گذاشتهایم، آن را در داستانها نخواهید یافت.
هوش مصنوعی: ما در کنار روشندلان مانند شمع میدرخشیدیم، اما حالا که رفتیم، درد و یاد خود را در دلهایمان باقی گذاشتیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ما اختیار خویش به صهبا گذاشتیم
سر بر خط پیاله چو مینا گذاشتیم
آمد چو موج دامن ساحل به دست ما
تا اختیار خویش به دریا گذاشتیم
از جبهه گشاده گرانی رود ز دل
[...]
بی رهنما، براه طلب پا گذاشتیم
خود را بشوق راهروی وا گذاشتیم
تدبیر دلگشایی ما، هیچکس نکرد
این کار را بدامن صحرا گذاشتیم
راضی بدلشکستگی جهل خود شدیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.