گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
رفیق اصفهانی

به عالم حاصلی جز غم ندارم

ولی یک جو غم از عالم ندارم

بجز غم در جهان همدم ندارم

ندارم خاطر خرم ندارم

چنان خو کرده ام با غم که کو غم (؟)

و گر غم هم نباشد غم ندارم

کسی کابم زند بر آتش دل

به غیر از دیده ی پرنم ندارم

بهر جورم که خواهی امتحان کن

که من در صبر پای کم ندارم

ازان خوبا جفا کردم که هرگز

وفا چشم از بنی آدم ندارم

من و جام دمادم زآنکه بی جام

امید زیستن یکدم ندارم

به دل بس داغ دارم لیک در دل

رفیق اندیشه مرهم ندارم