خانهٔ تحقیق را ماه شبستان تویی
انفس و آفاق را میوهٔ بستان تویی
از ره صورت ترا آدم خاکیست نام
چونکه به معنی رسی صورت رحمان تویی
مهد سلیمان کشید باد به تاثیر مهر
مهد سلیمان بهل، مهر سلیمان تویی
داروی دردی که هست از در غیری مخواه
درد دل خویش را دارو و درمان تویی
در کرمآباد جود بر سر خوان وجود
اول نعمت تراست آخر مهمان تویی
آنکه سخن زاد ازو نی سخن آباد ازو
روی سخن در تو کرد زانکه سخندان تویی
دوش طلب گار دوست گشتم و گفت: اوحدی
کانچه طلب میکنی دور مرو، کان تویی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و وجود الهی میپردازد. شاعر به این نکته اشاره میکند که خانه و مرکز تمام تحقیقها و جستجوها، خود معشوق است. او به زیبایی و عمق وجود معشوق اشاره میکند و میگوید که معشوق تجسمی از رحمت و محبت الهی است. همچنین بر این موضوع تأکید دارد که درد و مشکلات زندگی باید از خود معشوق حل شود و او درمان همه دردهاست. شاعر به کرم و بخشندگی معشوق نیز اشاره کرده و از او به عنوان منبع اصلی نعمتها و سخنها یاد میکند. در نهایت، دعوت به جستجوی عشق حقیقی درون خود مینماید و تأکید میکند که آنچه در پی آن هستیم، در واقع خود ما نیز هست.
هوش مصنوعی: تو نورد شبهایی که در آنها علم و دانش بررسی میشود، و در گسترهٔ هستی، تو میوهٔ سرسبز و پربار هستی.
هوش مصنوعی: آدمی با جلوه ظاهری و نامش به خاکی بودن اشاره دارد، اما وقتی به حقیقت و معنی عمیقتری برسد، متوجه میشود که تو در واقع نماد رحمت و لطف الهی هستی.
هوش مصنوعی: باد تاثیر مهد سلیمان را به حرکت درآورده است؛ بنابراین، ای مهد سلیمان، آرام باش که مهر و محبت سلیمان تویی.
هوش مصنوعی: دردی که داری را از کسی جز خودت نخواه، زیرا تو خودت درمان و راه چارهی این درد هستی.
هوش مصنوعی: در کرمآباد، جایی که generosity و سخاوت وجود دارد، نخستین نعمت بر سر سفره وجود توست و در نهایت این تویی که مهمان این سفرهای.
هوش مصنوعی: کسی که از او سخن به وجود میآید و سخن را زنده میکند، تو هستی. او با تو صحبت کرده است، زیرا تو خود سخنسنج و سخندان هستی.
هوش مصنوعی: دیشب به دنبال دوستی رفتم و او گفت: ای اوحدی، هر آنچه را که جستوجو میکنی، دور نکن، زیرا آنچه میخواهی خود تو هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خاک سیه روز را شمع شبستان تویی
نه صدف چرخ را گوهر رخشان تویی
جن و ملک وحش و طیر همه چه درین عرصه اند
جمله تماشایی اند صاحب میدان تویی
هر چه بز زیر فلک هست طفیلی توست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.