من از مادری زادم که پارم پدر بود او
شدم خاک آن پایی کزین پیش سر بود او
ز عالم همی جستم نشان دل آرایش
چو عالم شدم بر وی ز عالم به در بود او
از آن راهبین گشتم که هر جا رخ آوردم
دلم را دلیل ره، مرا راهبر بود او
ز خاطر نرفت آن نقش و از دل نشد خالی
کجا رفتی از خاطر؟ که نقش حجر بود او
قمروار حالم ار کمابیش بود چندی
شد امسال شمس آن مه، که عمری قمر بود او
ز بس قطره باران که فیضش فراهم زد
چو دریا شد آن آبی، که وقتی شمر بود او
من آن نقد عرضی، کش درین فرش بنهفتم
نه از خاک شد تیره، نه از نم، که زر بود او
نه عقلم بسی گفتی، مکن یاد او دیگر؟
که اندر طریق ما عجب بیخبر بود او!
مجوی اوحدی را تو ز من کاندر آن ساعت
که من بار میبستم، به جنبی دگر بود او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیان احساسات عمیق عاشقانه و دلتنگی شاعر است. او از مادری زاده شده که به نوعی پدرش نیز بوده و به خاک آن قدمی تبدیل شده که روزگاری پیش روی او بوده است. شاعر در جستجوی نشانههایی از عشق و دلباختگی است و در همین راه متوجه میشود که عالم و دنیای او تحت تاثیر آن معشوق است. او همواره با ذاتی آشنا و محکم در این مسیر گام برمیدارد و خاطره معشوق از ذهنش نمیرود.
شاعر به بیان کمال و درخشندگی معشوق میپردازد و او را به خورشیدی توصیف میکند که مدتها قمر بوده است. او همچنین از بارش باران و فیض معشوق صحبت میکند که زندگی او را مشابه دریا کرده است. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که هیچیک از عوامل دنیوی نمیتوانند مانع یادآوری عشقش شوند و این عشق در او همیشه زنده خواهد بود.
هوش مصنوعی: من از مادری به دنیا آمدم که پدرم، انسانی بزرگ و با عظمت بود. من اکنون به قدری کوچک شدهام که در خاک پای او قرار گرفتهام، کسی که پیش از من، سرآمد و برتر بود.
هوش مصنوعی: در جستجوی نشانهای از دلبرم بودم، ولی وقتی به معرفت رسیدم و به فهم دنیا پی بردم، متوجه شدم که او از این دنیا فراتر است.
هوش مصنوعی: از آن طریقی که رفتم، هر جا که سر میزدم، دلم همواره راهنما و دلیل من بود و او مرا هدایت میکرد.
هوش مصنوعی: به یاد دارم که آن تصویر از یادم نرفته و همچنان در دل من جا دارد. کجا رفتی که این تصویر، مانند نقش و نگار بر سنگ، هنوز یادآور توست؟
هوش مصنوعی: حال من شبیه ماه است، که اگرچه در برخی اوقات ضعیفتر از همیشه بوده، اما امسال به طوری درخشان شده که شمس (خورشید) آن ماه را که مدتی طولانی قمر بوده، تحتالشعاع قرار داده است.
هوش مصنوعی: به خاطر بارانهای بسیار، آن آبی که ابتدا کم و ناچیز بود، حالا به دریا تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: من آن مطلب ارزشمندم که در این فرش گسترش یافتهام؛ نه از خاک و زمین تیره شدم، و نه از رطوبت متاثر؛ زیرا من مانند طلا هستم.
هوش مصنوعی: در این بیت، گویا گوینده در حال بیان این مطلب است که عقل و خرد او به او توصیه میکند که دیگر به یاد او نباشد، اما او اشاره به این دارد که در مسیر زندگی، شخصی که مورد اشاره است، از بسیاری از واقعیتها و امور غافل بوده است. این به نوعی نشاندهندهی شگفتی از نادانی یا بیاطلاعی او در موضوعات مهم است.
هوش مصنوعی: در آن لحظه که من بار خود را آماده میکردم، اوحدی در حالتی دیگر و دور از من بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.