حسن خود عرضه کن، ای ماه پسندیده صفات
تا شود دیدهٔ ما روشن از آثار صفات
لب لعل و دهن تنگ و خط سبز تو برد
در جهان آب رخ معدن و حیوان و نبات
چشمم از گریه فراتست و رخ از ناخن نیل
تو توانی که به هم جمع کنی نیل و فرات
همچو فرهاد دگر کوه گرفتیم و کمر
در فراق رخت، ای دلبر شیرین حرکات
جز وفاق تو حدیثم نبود وقت نشو
جز وفای تو به یادم نبود روز وفات
سیم اشک من از آن نقد روانست، که گشت
لب لعل تو محصل، خط سبز تو برات
هر چه گویی بتوانم، مگر از روی تو صبر
و آنچه خواهی بکنم، جز به فراق تو ثبات
نیک درویشم و در حسن زکاتی هم همست
بده، ای محتشم حسن، به درویش زکات
کردم اندیشه که آن روز کجا دانم رفت؟
گر بیابم ز کمند سر زلف تو نجات
اوحدی داد تو از شاه بخواهد روزی
که بگردد به فراق رخ زیبای تو مات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییهای معشوق خود میپردازد و خواهان دیدن اوست. او از ویژگیهای ظاهری معشوق مانند لبهای لعل و خط سبز او صحبت میکند و میگوید که حتی طبیعت نیز به زیبایی او نخواهد رسید. شاعر احساس پشیمانی از دوری معشوق را بیان کرده و میگوید که جز وفای او، به چیزی دیگر نمیاندیشد. او در نهایت آرزوی وصال و سرچرخی در فراق معشوق را دارد و حسرت دوری از او را در دل میکشد. شاعر در ادامه از فقر و نیاز به محبت معشوق نیز سخن میگوید و به امید دیدار دوبارهاش دعا میکند.
هوش مصنوعی: زیبایی و خوبیهای خود را نشان بده، ای ماه که صفاتت پسندیده است، تا چشمان ما به خاطر نشانههای زیباییات روشن و سرشار شود.
هوش مصنوعی: لبی قرمز و دهنی باریک و خط سبزی که تو داری، زیبایی تو را در دنیا به نمایش گذاشته و آن را به زیبایی آب، معدن و موجودات زنده شکل داده است.
هوش مصنوعی: چشمانم از گریه پر از اشک است و چهرهام مانند رنگ ناخن نیل است. تو میتوانی نیل و فرات را با هم جمع کنی.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به عشق و دلتنگی اشاره میکند. او مانند فرهاد که برای رسیدن به محبوبش کوهها را تراشید، خود را در سختی و چالشهای عشق قرار داده است. او به فراق معشوقش اشاره میکند و به عشق شیرین و زیبا و حرکات دلنشین او اشاره دارد. در واقع، شاعر احساسات عمیق خود را در مواجهه با دوری از محبوبش بیان میکند.
هوش مصنوعی: به جز همراهی و همدلی تو، هیچ حد و مرزی برای سخن گفتن من نیست و در زمان رشد و شکوفایی، تنها وفای تو در یادم باقی است.
هوش مصنوعی: اشکهای من به خاطر این است که لبهای سرخ تو، ارزشمند و باارزش شدهاند، و خط سبز تو هم مانند گواهی است به این حقیقت.
هوش مصنوعی: هر چیزی که بگویی میتوانم انجام بدهم، اما به خاطر دوری تو صبر ندارم و نمیتوانم بدون تو استقامت داشته باشم.
هوش مصنوعی: من درویش خوبی هستم و زیباییام هماره نیکی میآورد. ای بزرگوار، لطفاً به این درویش زیباییات را ببخش.
هوش مصنوعی: به آن روز فکر میکنم که نمیدانم کجا رفت. اگر از دام و گرفتاریت که به خاطر موهای تو است، نجات پیدا کنم.
هوش مصنوعی: اوحدی گوید که تو از شاه درخواست کن و روزی را بخواه که در آن زمان، به شدت از جدایی چهره زیبای تو دلتنگ و غمگین خواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای به عدل تو جهان یافته از جور نجات
دولت و ملک ملک را زبقای تو ثبات
گر بنازند وزیران کُفات از تو سزد
زانکه هم شمس وزیرانی و هم صدر کفات
آن وزیری تو که از بعد رسول قُرَشی
[...]
دوستان با جگرِ تشنه رسید آب حیات
کوریِ مدّعیان را به محمّد صلوات
شکرِ حق را که نمردیم و رسیدیم به کام
عاقبت هم اثری روی نمود از دعوات
ما به فروسِ ملاقات رسیدیم و حسود
[...]
تا قلندر نشوی راه نیابی به نجات
در سیاهی شو، اگر میطلبی آب حیات
موی بتراش و کفن ساز تنت را از موی
تا درین عرصه نگردی تو بهر مویی مات
به یلک هر دو جهان را یله کن، تا چو یلان
[...]
ای مرا خاک کف پای تو چون آبحیات
در هوای توام از آتش غم نیست نجات
بر رخ همچو مهت نیل صبوحی که کشید
که مرا دیده شد از حسرت او عین فرات
دایه حسن لب لعل شکر بار ترا
[...]
دلبرا چشمه نوشت ببرد آب حیات
بشکر خنده لعلت برود آب نبات
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.