نگارینا، به وصل خود دمی ما را ز ما بستان
دل ما را به آن بالا ز دست این بلا بستان
ز هجران تو رنجوریم، اگر بیمار میپرسی
از آنسر رنجه کن پایی، وزین سر مزد پابستان
ز تشریف وصالم چون کله داری نمیبخشی
من از بهر تو پیراهن قبا کردم، قبابستان
فرستادی که: دل به فرست، اگر کامت همی باید
گر این از دل همی گویی، تو اینک دل، بیا، بستان
گر از روی غلط وقتی به راهم پیشباز افتی
دعایی بیغرض بشنو، سلامی بیریا بستان
دلم یک بوسه میخواهد ز لعل شکرین تو
اگر بوسی دلی ارزد، ز من جان بیبها بستان
ضرورت نامهای امشب فرستادم به نزد تو
تو از مرغ سحر در خواه و از باد صبا بستان
زمین آستانت را به لب چون بوسه بستانم
زمانی آستینت را ز روی دلربا بستان
خدا کرد اوحدی را دل به عشق اندر ازل شیدا
ترا گر سخت میآید، برو، جرم از خدا بستان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از عشق و دوری میگوید. شاعر از معشوق خود میخواهد که لحظهای او را فراموش نکند و دلش را از درد دوری نجات دهد. او در پاسخ به سوال معشوق درباره حالش، از رنجهای ناشی از جدایی میگوید و از او میخواهد که به عشقش توجه کند. همچنین، شاعر به این نکته اشاره میکند که حتی اگر معشوق در مرتبهای بالاتر قرار دارد، او برایش sacrifices کرده و پیراهن قبا را بر تن کرده است. در آخر، شاعر از دوستی و محبت میخواهد و آرزو دارد که آغوش معشوق را بوسه زده و به محبت او برسد. در نهایت، شاعر به خدا پناه میبرد و از او میخواهد که در این عشق پرشور کمکش کند.
هوش مصنوعی: ای محبوب، یک لحظه دلم را به وصال خود بگیر و این درد و رنج را از من دور کن.
هوش مصنوعی: ما به دلیل دوری تو بسیار رنج میبریم. اگر دربارهی حال بیمار میپرسی، در آن طرف، پای خود را کمی تکان بده و از این طرف هم پاداشی برای پای وفاداریام خواهی داشت.
هوش مصنوعی: به خاطر مقام و منزلت بالای تو، نمیتوانی بخشش کنی، اما من به خاطر تو و در احترام به تو خود را آماده کردهام و به شکلی زیبا و شایسته در آمدهام.
هوش مصنوعی: تو دستور فرستادی که دل را به تو بدهم. اگر واقعاً خواستهات این است، خوب، من حالا دل را میآورم، بگیرش!
هوش مصنوعی: اگر به اشتباه در مسیر زندگی با من روبرو شدی، برایت دعایی خالص و بدون نیت خاصی بفرستم و سلامی از ته دل بگیر.
هوش مصنوعی: دلم میخواهد از لبهای شیرین تو یک بوسه بگیرم. اگر یک بوسه ارزش قلبی داشته باشد، جان بیارزش من را بگیر.
هوش مصنوعی: امشب نامهای به تو فرستم که در آن از مرغ سحر و باد صبا سخن بگویم.
هوش مصنوعی: زمین آستان تو را به لب میبوسم و زمانی آستین تو را از روی دلرباییات میگیرم.
هوش مصنوعی: خداوند از ابتدا دل اوحدی را عاشق کرد. اگر تحمل این عشق برای تو سخت است، برو و تقصیر را از خود به گردن خدا بینداز.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.