آمدهام که صف این صفهٔ بار بشکنم
صدرنشین صفه را رونق کار بشکنم
روی به سنت آورم، میوهٔ جنت آورم
صورت حور بشکنم، سورهٔ نار بشکنم
غول دلیل راه شد، دیو سر سپاه شد
دیو و طلسم هر دو را از بن و بار بشکنم
شهر خطیب کشته منبر و خطبه نو کنم
دیر بلند گشته را برج و حصار بشکنم
راهب دیر اگر مرا ره به کلیسا دهد
خنب و قدح تهی کنم، دیک و تغار بشکنم
روز مصاف یک تنه، این همه قلب و میمنه
گاه پیاده رد کنم، گاه سوار بشکنم
من ز کنار در کمین، تا چو مخالفی به کین
سر ز میان برآورد، من به کنار بشکنم
با لب لعل یار خود، عیش کنم به غار خود
دشمن کور گشته را، بر در غار بشکنم
گر به دیار خویشتن یار طلب کند مرا
رخت سفر برون برم، عهد دیار بشکنم
آنکه غبار او منم، گرد بر آرد از تنم
از دل نازنین او گرنه غبار بشکنم
گر چه فزودم آن پسر، اینهمه رنج و دردسر
از می وصلش این قدر، بس که خمار بشکنم
سختی روز هجر را سهل کنم بر اوحدی
گر شب وصل بوسهای از لب یار بشکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عزم و اراده شاعر برای شکست دادن موانع و دشواریهاست. او به شیوهای سمبلیک و پرمفهوم به چالشهایی اشاره میکند که در زندگی یا روابط عاشقانهاش با آنها مواجه است. شاعر از صف شکستن، غول و دیو و طلسمها سخن میگوید تا نشان دهد که میخواهد هر چیزی که مانع راهش است را از میان بردارد. او به ترویج عشق، زیبایی و خوشی در کنار محبوبش تأکید دارد و بر این نکته تأکید میکند که با وجود تمام زحمات و چالشها، هدف او رسیدن به وصال و شادی است. در نهایت، شاعر بر این باور است که با عشق و پیوند عاطفی میتواند مشکلات را آسانتر کند.
هوش مصنوعی: من آمدهام که این صف را بشکنم و به پیشتاز این جمعیت کمک کنم تا کارها سامان بگیرد.
هوش مصنوعی: من به سویی از سنت میروم و میوههای بهشتی را به همراه میآورم. همچنان که به زیبایی حوران اشاره میکنم، موانع و مشکلات را نیز میشکنم.
هوش مصنوعی: غول به عنوان دلیلی برای ادامه مسیر ظاهر شد و دیو به سرکردگی سپاه درآمد. من تصمیم دارم هر دو را از ریشه و اساس نابود کنم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر از خواستهاش برای تغییر و تحول در جامعه صحبت میکند. او میخواهد که با سخنرانی و خطابه، نظامی قدیمی و ناپسند را که او آن را به منبر و خطبه تشبیه کرده، بشکند و به جای آن، فضایی تازه و نو ایجاد کند که به آزادی و بیداری منتهی شود. او به قدرت کلام و بیان خود اعتماد دارد و به دنبال اصلاحات اساسی در جامعه است.
هوش مصنوعی: اگر راهب دیر به من اجازه دهد که به کلیسا بروم، من با شراب و لیوانهای خالی خود را مست کرده و ظرفها را میشکنم.
هوش مصنوعی: در روز نبرد، تنها با این همه احساس و امکانات، گاهی پیاده میروم و گاهی سوار میشوم تا دشمن را شکست دهم.
هوش مصنوعی: من در کنار در صبر میکنم تا زمانی که دشمنی با نیت بد سر از میان بیرون بیاورد، آنگاه من با قدرت و شدت به او حمله میکنم.
هوش مصنوعی: من در غار خود با لبان خوشرنگ محبوبم لذت میبرم و به دشمن نابینا که نمیتواند مرا ببیند، در ورودی غار ضربه میزنم.
هوش مصنوعی: اگر در سرزمین خودم کسی را بخواهد، برای سفر آماده میشوم و پیمان خود را با دیارم میشکنم.
هوش مصنوعی: من آن گرد غباری هستم که از وجود او برخاستم. اگر او نازنینم نبود، حتی این گرد را هم از خود میشکستم.
هوش مصنوعی: اگرچه من آن پسر را بسیار دوست دارم و به خاطر عشقش رنج و سختیهای زیادی را تحمل کردهام، اما به اندازهای از شراب وصالش مست میشوم که همه دردها و مشکلاتم فراموش میشود.
هوش مصنوعی: سختی و دشواریهای روز جدایی را برای اوحدی آسان میکنم، اگر شب وصال، بوسهای از لب معشوق بزنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.