جای آن دارد که: من بر دیدها جایت کنم
رایگان باشی اگر، جان در کف پایت کنم
پسته حیران آید و شکر به تنگ آید ز شرم
چون حدیث پستهٔ تنگ شکر خایت کنم
گر چه شد فرسوده عقل من ز دست زلف تو
آفرین بر دست زلف عقل فرسایت کنم
بر دل و بر دیدهٔ من گر کنی حکم، ای پسر
دیده را مزدور و دل را کارفرمایت کنم
خویش را دیوانه سازم، تا بدین صحبت مگر
خلق را در حلقهٔ زلف سمن سایت کنم
رای رای تست، هر حکمی که میخواهی بکن
چون مرا روی تو باید، خدمت رایت کنم
اوحدی گر دل به دست چشم مستت داد، من
جان فدای حسن روی عالم آرایت کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و دلبستگی خود به محبوب سخن میگوید. او تمایل دارد که تمامی وجودش را فدای محبوب کند و به هر خواستهای که او داشته باشد، با کمال میل پاسخ دهد. شاعر به زیبایی و تاثیر چشمهای محبوب اشاره میکند و بیان میکند که حتی اگر عقلش هم تحت تأثیر زلفهای او قرار بگیرد، باز هم بر او آفرین میگوید. او در نهایت به این نتیجه میرسد که عشق و محبت به محبوب، همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد و او آماده است تا برای خوشنودی محبوب هر کاری انجام دهد.
هوش مصنوعی: شایسته است که من تو را در دلها بنشانم، اگر بخواهی بیهیچ هزینهای جانم را هم فدای تو کنم.
هوش مصنوعی: پسته از زیبایی و جذابیت شگفتزده میشود و شکر به خاطر شرم و خجالت در تنگی قرار میگیرد، چون وقتی دربارهٔ پستهٔ تنگ شکر صحبت میکنم، این احساسات بیشتری در من ایجاد میشود.
هوش مصنوعی: هرچند که عقل من تحت تأثیر زلف تو ضعيف شده است، اما من بر آن زلفی که عقل مرا فرسوده کرده، پیمان میبندم.
هوش مصنوعی: اگر تو بر دل و چشمان من فرمانی صادر کنی، ای پسر، من چشمانم را به خدمت تو در میآورم و دل را هم به عنوان کارفرما در اختیارت قرار میدهم.
هوش مصنوعی: من خود را دیوانه میکنم تا به این وسیله مردم را در دام زیباییهای تو گرفتار سازم.
هوش مصنوعی: نظر تو نظر من است، هر تصمیمی که بخواهی بگیر، چون من باید برای تو، در خدمت نظر و خواستهات باشم.
هوش مصنوعی: اگر اوحدی (شاعر) دلش را به خاطر چشم جذاب تو تسلیم کرده، من هم جانم را برای زیبایی چهره جهانی که تو به وجود آوردهای، فدای تو خواهم کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت کنم
جان فدای آن دو رخسار مه آسایت کنم
جان چه ارزد دل ندارم گر تو فرمایی سری
دارم امّا بر لب لعل شکرخایت کنم
گر مرا دستی بود بر جان خود در عشق تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.