چه عشقست این که در دل شد؟
کزو پایم درین گل شد
به بند او در افتادم
کشیدم بند و مشکل شد
چه شربت بود عشق او؟
که جان را زهر قاتل شد
قیامت بیند آن دستی
کز آن قامت حمایل شد
چو با آیینهٔ خاطر
جمال او مقابل شد
هر آن نقشی که بر دل بد
نهفته گشت و باطل شد
ازو من سایهای بودم
به نور آن سایه زایل شد
مریدی را مرادی بد
ازان دلدار حاصل شد
ریاضت اوحدی میبرد
که این درویش واصل شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساساتی عمیق و عرفانی در ارتباط با عشق است. شاعر از عشقی سخن میگوید که او را در بند خود گرفتار کرده و با آن به شدت درگیر است. او عشق را چون شربتی میداند که جانش را مسموم کرده و احساس میکند که در برابر جمال محبوبش، همه چیز در خود محو شده است. شاعر همچنین به وضعیت خویش به عنوان سایهای از محبوب مینگرد و میگوید که عشق، او را به مرحلهای از خودشناسی و نزدیک شدن به حقیقت رسانده است. در نهایت، او به مریدی اشاره میکند که از عشق معشوق به حقیقت و آگاهی دست یافته است.
هوش مصنوعی: این عشق چه حسی دارد که در دل من جا گرفته و مرا در این حال و هوا غرق کرده است؟
هوش مصنوعی: به دام او گرفتار شدم و با این کار خودم را به دردسر انداختم.
هوش مصنوعی: عشق او چه نوع نوشیدنی بود که جان را مانند زهر یک قاتل به درد آورد؟
هوش مصنوعی: در روز قیامت، آن دستی را میبیند که به خاطر آن جسم و قامت به دست آمده، از او حمایت کرده است.
هوش مصنوعی: زمانی که دل به تماشای زیبایی او میپردازد و به آن مینگرد، انگار در آینهای به تصویر او برخورد میکند.
هوش مصنوعی: هر تصویری که در دل به یادگار مانده و سپس بیثمر شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر وجود او، من همیشه در سایهاش بودم و حالا که او رفته، آن سایه دیگر وجود ندارد.
هوش مصنوعی: یک شاگرد به وسیلهی محبوب خود به یک استاد واقعی دست پیدا کرد.
هوش مصنوعی: تلاش و مجاهدت اوحدی باعث شده که این درویش به درجات بالای عرفانی برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.