طراوت رخت آب سمن تمام ببرد
رخت ز گل نم و از آفتاب نام ببرد
غلام کیستی، ای خواجهٔ پریرویان؟
که دیدن تو دل از خواجه و غلام ببرد
همی گذشتی و برمن لبت سلامی کرد
سلامت من مسکین بدان سلام ببرد
به هیچ چوب سرمن فرو نیامده بود
غم تو آمد و از دست من زمام ببرد
چو آفتاب ترا از کنار بام بدید
پگاه تر علم خویش را ز بام ببرد
نسیم صبح ز زلف تو نافهای بگشود
به نام تحفه فرو بست و تا به شام ببرد
ز رشک روی تو گل سرخ گشت و کرد عرق
چو رنگ روی ترا باد صبح نام ببرد
امام شهر چو محراب ابروی تو بدید
سجودکرد، که هوش از سر امام ببرد
حکایت من و زلف تو کی تمام شود؟
که هر چه داشتم از دین و دل تمام ببرد
به عام و خاص بگفت اوحدی حدیث رخت
به صورتی که دل خاص و عقل عام ببرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت معشوقهای صحبت میکند که تأثیر عمیقی بر شاعر و اطرافیانش دارد. شاعر با استفاده از تصاویری از طبیعت و احساسات، توصیف میکند که چگونه زیبایی معشوقهاش باعث میشود همه چیز تحت تأثیر قرار گیرد. از سرما و گرما گرفته تا واکنش مردم، همه به نوعی تحت تأثیر زیبایی او هستند. شاعر بیان میکند که دیدن این زیبایی نه تنها دل او را میبرد بلکه بر روی احساسات و زندگی دیگران نیز تأثیر گذاشته و آنها را مجذوب میکند. در نهایت، او به این نکته اشاره میکند که داستان عشق و زیبایی این معشوقه هرگز تمام نمیشود.
هوش مصنوعی: طراوت و زیبایی لباس تو، همانند آب سمن، همهچیز را تحت تأثیر قرار میدهد. لباس تو به نرمی و تازگی گلهاست و از تابش آفتاب هم میتواند نامی به خود بگیرد.
هوش مصنوعی: کیستی، ای آقایی که چهرهای مانند پری داری؟ دیدن تو آنقدر دلرباست که باعث میشود انسان از محبت و دلبستگی به آقایان دیگر دست بکشد.
هوش مصنوعی: تو از کنار من رد شدی و فقط با لبخند سلامی برایم فرستادی، اما آن سلام تو باعث شد که حال و روز من بهتر شود.
هوش مصنوعی: هیچ چیز نتواسته بود مرا به این اندازه غمگین کند، اما غم تو آمد و کنترل تمام احساساتم را از من گرفت.
هوش مصنوعی: زمانی که آفتاب تو را از بالای بام دید، در صبحگاه علم و دانش خود را از آنجا برد.
هوش مصنوعی: نسیم صبح از زلف تو عطری را منتشر کرد، اما با نامی ویژه آن را بست و تا غروب ادامه داد.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و دلربایی تو، گل سرخ به عرق نشسته و به رنگ چهرهات حسادت میکند، همانطور که صبحگاه با نسیمی نام زیبای تو را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: امام شهر به زیبایی ابروی تو نگاهی انداخت و به خاطر جذابیت آن چنان شگفت زده شد که نتوانست خود را کنترل کند و به خاک افتاد.
هوش مصنوعی: داستان من و موی تو چه زمانی به پایان میرسد؟ زیرا هر چه که داشتم از دین و دل را به باد دادهام.
هوش مصنوعی: اوحدی با بیانی ویژه و تاثیرگذار در مورد زیبایی و معشوقش صحبت میکند، به گونهای که دلهای خاص و عقول عمومی را مجذوب میسازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.