روزم خجسته بود، که دیدم ز بامداد
آن ماه سرو قامت بر من سلام داد
ماهی فکند سایه؟ اقبال بر سرم
کز نور روی خویش به خورشید وام داد
حوری که در مششدر خوبی جمال او
نه خصل و پنج مهره به ماه تمام داد
چشمش مرا بکشت، چه آرم به زلف دست؟
سلطان گناه کرد، چه خواهم ز عام داد؟
جایی که دام و دانه شود خال و زلف او
آن مرغ زیرکست که خود را به دام داد
هر کس که کرد با سر زلفش تعلقی
زحمت کشد ز دل، که به سودای خام داد
خاک کسی شدیم که بر خاک کوی خویش
ما را رها نکرد و سگان را مقام داد
گفتم که: کام دل ز لبانش طلب کنم
عقل این سخن شنید و برمن پیام داد:
کای اوحدی، به گرد چنین آرزو مگرد
کان سنگدل بکس نشنیدم که: کام داد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق خود سخن میگوید و احساس شادی و محبتش را توسط تصاویری از طبیعت و زیباییهای ظاهری بیان میکند. معشوق که به او سلام میدهد، مانند ماهی زیباست و سایهای از خوشبختی بر او میافکند. شاعر به چشمان معشوق اشاره میکند که او را به شدت مجذوب کرده و از زلفش گله میکند که سبب زحمتش شده است. او همچنین به درد ناشی از عشق اشاره دارد و میگوید که هر کس که به زلف معشوق وابسته شود، باید با دل و احساسش درگیر شود. شاعر در نهایت به نصیحتی میپردازد که نباید به دنبال آرزوهای غیرممکن باشد، زیرا عشق نمیتواند همیشه به خواستهها پاسخ دهد.
هوش مصنوعی: روزم خوش بود، چون در ابتدای صبح آن زیبای با قامت چون سرو به من سلام کرد.
هوش مصنوعی: ماهی سایهای انداخت؟ خوش اقبالی بر من سایه افکنده که از نور چهرهام به خورشید هم وام دادهام.
هوش مصنوعی: حوری که در زیباییاش به اندازهای برجستگی دارد که ویژگیها و زیباییاش به اندازهی پنج مهرهای است که به ماه کامل تعلق دارد.
هوش مصنوعی: چشم او جان مرا گرفته است، چه نیازی به موهای او دارم؟ اگر سلطان گناه کرده، من چه توقعی از دیگران دارم؟
هوش مصنوعی: جایی که طعمه و فریب وجود دارد، آن پرنده زیرک خود را به دام میاندازد، که در واقع به خاطر زیبایی و فریبی که در آنجا وجود دارد، به راحتی در تله گرفتار میشود.
هوش مصنوعی: هر کس که به موهای بلند و زیبای او علاقمند است، باید از دل خود رنج ببرد، زیرا او به رویای نابجایی دل بسته است.
هوش مصنوعی: ما به خاک کسی تبدیل شدیم که ما را در کوی خودش رها نکرد و به سگها هم مقام و جایگاهی بخشید.
هوش مصنوعی: به او گفتم که خواستهام را از لبانش برآورم، ولی عقل این را شنید و پیامی به من فرستاد.
هوش مصنوعی: ای اوحدی، به دور چنین آرزو نچرخ، زیرا من سنگدلانی را ندیدهام که به خواستهها پاسخ مثبت داده باشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عیبم مکن که عقل تو از کف زمام داد
بس جان که دل به پختن سودای خام داد
نشنیده یی که عشق عنان مراد دل
از دست شه ربود و بدست غلام داد
دانی سر نیاز مرا خاک ره که کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.