گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

تا گوش دلت به غفلت است آکنده

دل را تو مپندار که گردد زنده

شرمت ناید از آنک از خون تو بود

سلطان باشد تو را تو او را بنده

 
sunny dark_mode