اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
»
شمارهٔ ۹۸
نامردم اگر عشق توَم هست هوس
یا هرگز گویم تو را که فریادم رس
خواهی به وصالم کُش و خواهی به فراق
من فارغم از هر دو جهان عشق تو بس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و وابستگی عمیق خود به معشوق اشاره میکند. او میگوید که اگر عشق واقعی است، پس هوس نیست و در هر وضعیت، چه در نزدیکی و چه در دوری از معشوق، عشق او او را شاداب و آزاد نگاه میدارد. به طور کلی، این متن نشاندهنده احساسات عمیق و دوگانه عشق است.
هوش مصنوعی: اگر عشق تو برای من فقط یک هوس باشد، پس من هیچگاه به تو نمیگویم که فریاد میزنم.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به وصالم برسانی، مرا بکش؛ و اگر بخواهی از من دور شوی، از هر دو جهان بینیازم؛ زیرا عشق تو برایم کافی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الله، به فریاد من بی کس رس
فضل و کرمت یار من بی کس بس
هر کس به کسی و حضرتی مینازد
جز حضرت تو ندارد این بی کس کس
ای کرده مرا خنده خریش همه کس
مارا ز تو بس جانا مارا ز تو بس
سبحان اله درین جوانی و هوس
روز و شبم اندیشه همین بودی بس
کاندر پیری ز من بباید کس را
خود پیر شدم مرا ببایست از کس
دل زان خواهم که بر تو نگزیند کس
جان زآن که نزد بی غم عشق تو نفس
تن زان که بجز مهر تواش نیست هوس
چشم از پی آنک خود ترا بیند و بس
ای چون هستی برده دل من بهوس
چون بنشینم غم فراق تو نه بس
گر چون هستی بدستت آرم زین پس
پنهان کنمت چو نیستی از همه کس
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.