گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

تا دست وصال تو نگیرم در دست

وز دولت مسکونت نگردم سرمست

نی لب روزی به خنده خواهم بگشاد

نه چشم شبی زگریه خواهم در بست

 
sunny dark_mode