گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

گفتند جماعتی زبس نادانی

با ماه که رخسارهٔ او را مانی

در حال مَه از شرم فرو رفت خجل

یعنی که مرا نباشد آن پیشانی

 
sunny dark_mode