اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
»
شمارهٔ ۱۲۵ - طلب الآخرة
ترسم که اگر در طلبش نشتابی
بر آتش حسرت دل خود را تابی
تا اینجایی ترک خوش آمد می کن
تا هر چه به آمده است آنجا یابی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات ابراز نگرانی میکند که اگر به سوی محبوب نشتابد، در دل خود حسرت خواهد داشت. او با اشاره به اینکه تا اینجا از عشق و وصل لذت برده، یادآور میشود که باید به جستجوی محبوب ادامه دهد تا به آنچه خواسته، دست یابد.
هوش مصنوعی: میترسم که اگر برای یافتن او شتاب کنی، دل خود را در آتش حسرت بسوزانی.
هوش مصنوعی: در اینجا از ترک یاد شده است که تا این لحظه به ما خوش آمد میگوید و ما هر چیزی را که به آنجا رسیده، خواهیم یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای رخ نه رخی ، که لالۀ سیرابی
ای لب نه لبی ، بنوش در عنابی
ای غمزه به جادویی مگر قصابی
تو غمزه نه ای که نرگس پر خوابی
در پیش خودم همی کنی آنجابی
پس در عقبم همی زنی پرتابی
جاوید شبی بیاید و مهتابی
تا با تو غم تو گویم از هر بابی
پیری دیدم ز عشق در غرقابی
وز گریهی خود بکرد او گردابی
گفتم که ز بهر کیست این گریهی تو
گفتا که ز بهر دلبر نایابی
تا چند دل آزاری و رخ برتابی
تا چند جفا نمودن و بیتابی
می گویمت این چنین مبارک نبود
وان روز مباد کاین سخن دریابی
هستم ز جفای دوست در هر بابی
آسیمه سری، تر مژه ای بی خوابی
گر نیستمی ز عشق در هر بابی
دریا کنمی ز دیده هر محرابی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.