اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه
»
شمارهٔ ۵۲
بی آنک شود زما گناهی پیدا
هر روز کنندمان به نوعی رسوا
رفتیم و گذاشتیم او را به شما
تا باز بهانه تان نباشد بر ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، گوینده بیان میکند که با وجود اینکه هیچ گناهی از او سرنزده، هر روز به نوعی او را مورد اتهام و رسوایی قرار میدهند. او و همراهانش تصمیم گرفتهاند که شخصی را به دیگران بسپارند تا دیگر نتوانند بهانهای برای حمله به آنها پیدا کنند.
هوش مصنوعی: بدون اینکه از من گناهی آشکار شود، هر روز به نوعی ما را رسوا میکنند.
هوش مصنوعی: ما رفتیم و او را نزد شما گذاشتیم تا دیگر بهانهای برای ما نداشته باشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یا رب به محمّد و علی و زهرا
یا رب به حسین و حسن و آلعبا
کز لطف برآر حاجتم در دو سرا
بیمنتِ خلق یا علی الاعلا
بگرستم زار پیش آن کام و هوا
گفتا مگری پند همی داد مرا
پنداشت مگر کآب نماند فردا
نتوان کردن تهی به ساغر دریا
بر چهره خوب تو فشاندیم ثنا
جان و دل و دیده هر سه کردیم فدا
در هر چه کنی ز دل بدادیم رضا
حکمی که کنی و گر بجانست روا
من خفته بدم دوش دل از یار جدا
بر بالینم رسته یکی شاخ گیا
بیخش غم و درد و حسرت و بار بلا
از هر سه بلا جان و دلم گشته ملا
امروز چو کاسۀ سرت هست بهجا
مَی نوش به کاسه، با حریفی دانا
صد کاسه و کلّهٔ سرِ شاه و گدا
نَخرَند به کوزۀ فُقاعی فردا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.