اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
»
شمارهٔ ۱۳۵ - امیرالمؤمنین حسین علیه صلوات الله
ای آنکه چو تو شهی زمانه بنزاد
از جملهٔ کفر گشته جانت آزاد
مر مردن تو گرچه خرابیّ تن است
شمشیر گزید و کرد آن را آباد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر به شخصیتی برجسته و بزرگ اشاره میکند که مانند شاهی در دوران خود ظهور کرده و از تمام کفر و گناهها رهایی یافته است. او به این نکته اشاره میکند که اگرچه مرگ بدنی او را نابود میکند، اما به واسطهی روح بزرگ و ارزشمند او، این مرگ به نوعی آبادانی و زندگی دوباره تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: ای کسی که همچون تو، پادشاهی به دنیا آمده که جانت از تمامی کفرها رها شده است.
هوش مصنوعی: اگرچه مرگ تو به معنای خراب شدن بدن است، اما با قدرتش میتواند آن را دوباره زنده کند و آباد کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ماه سخنگوی من ای حور نژاد
از حسن بزرگ ، کودک خرد نزاد
در سحر بدلبری شدستی استاد
این ساحری از که داری ای دلبر یاد
گر درد کند پای تو ای حور نژاد
از درد بدان که هر گزت درد مباد
آن درد منست بر منش رحم آید
از بهر شفاعتم به پای تو فتاد
گر شاه سه شش خواست سه یک زخم افتاد
زنهار مگو که کعبتین داد نداد
کان نقش که کرد رای شاهنشه یاد
در خدمت شاه روی بر خاک نهاد
ایزد همه ساله هست با مردم راد
بر مرد دری نیست تا ده نگشاد
ما را بدل خار بنی سروی داد
بر داشت چراغکی و شمعی بنهاد
در محنت شو خوش و مکن نعمت یاد
شو در ده تن که داد کس چرخ نداد
چون بار بلایی که قضا بر تو نهاد
تن دار چو کوه باش و بی باک چو باد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.