شب عشاق ز روز دگران در پیش است
مرگ این طایفه، بسیار، ز جان در پیش است
من همان روز که جولان تو دیدم گفتم
که فراموشی ام ز دست و عنان در پیش است
چه غم از پرده دری های نمیم است مرا
که بر انداختن نام و نشان در پیش است
برو ای عقل منه منطق و حکمت پیشم
که مرا نسخه ی غم های فلان در پیش است
رفت عرفی ز پی عقل و به جایی نرسید
گرچه صد مرحله ی کون و مکان در پیش است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر درباره عشق و احساسات عمیق انسانی است. شاعر به نزدیک شدن شب عاشقان اشاره میکند و میگوید که مرگ این طایفه به شدت احساس میشود. او از روزی میگوید که زیبایی معشوق را دید و فهمید که فراموشی او ممکن نیست. همچنین، نگران پردهدریها نیست زیرا برای او چیزهای مهمتری در پیش است. شاعر عقل و منطق را کنار میگذارد چون مشکلات بزرگتری برایش وجود دارد. در نهایت، شاعر به سرنوشت عرفی اشاره میکند که اگرچه تلاش کرد، نتوانست به جایی برسد. شعر تأکید بر احساسات، عشق و چالشهای زندگی دارد.
هوش مصنوعی: شب عاشقان از روزهای دیگر جلوتر قرار دارد و مرگ این گروه بسیار نزدیکتر از جان آنهاست.
هوش مصنوعی: از زمانی که زیبایی و جاذبه تو را مشاهده کردم، احساس کردم که دیگر قادر نخواهم بود فراموشی را کنترل کنم.
هوش مصنوعی: برای من مهم نیست که نمیم چه پردهای از رازها را کنار میزند، زیرا در نهایت، روشن شدن هویت و نشانهها در پیش است.
هوش مصنوعی: برو ای عقل از من دور شو، چون من حالا دنبال راه حل مشکلاتم هستم و به حکمت و منطق تو نیازی ندارم.
هوش مصنوعی: عرفی به دنبال عقل و درک صحیح رفت، اما به هیچ نتیجهای نرسید، هرچند که هزاران مرحله و موقعیت پیش رویش بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.