منم که بهر دل اسباب داغ می دزدم
نسیم گلشن غم در دماغ می دزدم
دمی که بر نفس اهل درد می جوشم
هزار شعله از دود چراغ می دزدم
ز بهر آن که چکانم به کام تشنه لبان
به آستین نمک و خون داغ می دزدم
دگر به وادی ایمن رسم وگر نه که من
ز گرد بادیه کحل سراغ می دزدم
نیم ز فصل خزان عرفی از چمن بی فیض
ترانهٔ ز نواهای زاغ می دزدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر احساسات و دردهای درونی خود را بیان میکند. او میگوید که برای آرامش دل خود و دیگران، از غم و درد میدزدد و تلاش میکند تا به کام تشنهها، شادی و زیبایی برساند. او در جستجوی مکانی امن است و در این راه، با چالشهایی مواجه است. نهایتاً، او از فصل خزان و بیلطافتی میگوید که ترانهای از نوای زاغ میدزدد، که نشاندهندهی دلتنگی و فقدان زیبایی است.
هوش مصنوعی: من کسیام که برای دل خود، دلیلی برای ناراحتی و غم ایجاد میکنم و در عین حال، از عطر و زیبایی گلشن غم استفاده میکنم.
هوش مصنوعی: در لحظهای که به نفس کسانی که در غم و رنج هستند، توجه میکنم، هزار شعله از نور یک چراغ را به سمت خود میکشم و استفاده میکنم.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانم به افراد تشنه کمک کنم و لبانشان را سیراب کنم، از آستینم نمک و خون داغ میدزدم.
هوش مصنوعی: اگر به مکانی امن و مطمئن نرسم، در غیر این صورت من از میان گرد و غبار چنین بیابانی، نشانهای از میخواهم پیدا کنم.
هوش مصنوعی: در نیمه فصل پاییز، از چمن که بیثمر است، نغمهٔ زاغ را میربایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
منم که از جگر لاله داغ می دزدم
فروغ از گهر شب چراغ می دزدم
به نیم جنبش ابرو خموش می گردم
به یک نسیم نفس چون چراغ می دزدم
اگر به مجلس می صد حدیث تلخ رود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.