چو تیر از دل کشم کو شربتی از لعل خندانش
که با هوش آیم و در سینه دزدم نیش پیکانش
به دامن چشمم از خوناب حسرت پاک می سازد
ولی گوید که خون کردی، تبسم های پنهانش
حریم دل بود منزلگه دل ها، ولی عارف
دلش در کعبه و همسایهٔ دیر است ایمانش
به زجری کشتهٔ آن غمزه گردیدم، که از خجلت
شهادت نامه ها شستند در کوثر، شهیدانش
به گاه خواب سر بر زانوی خسرو نهد شیرین
ولیکن آستین کوهکن بود مگس رانش
چه منت ها که بر خوبان نهد در پرسش محشر
چو ناحق کشتگان خویش را بینند حیرانش
چه دردی داشت، عرفی، از گریبان چاک ناکردن
دمی کز طعنه سالم داشتم امشب گریبانش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعر عاشقانهای است که به تبیین درد و رنج عشق میپردازد. شاعر از عواطف و حسرتهای خود در مواجهه با معشوق صحبت میکند و به زیباییهای چهره او اشاره میکند. او به یاد آوری دلبستگیهای عمیق و خالصانهاش میپردازد و از این که عشقش به معشوق، او را به شدت تحت تأثیر قرار داده، سخن میگوید. شاعر در کلام خود نشان میدهد که عشقش در عین زیبایی، پر از درد و غم است و این احساسات باعث شده که قلبش در حسرت و خجلت غرق شود. در نهایت، این شعر به عمق تجربیات عاطفی و معنوی شاعر اشاره دارد، و نشان میدهد که حتی در خواب، عشق او همچنان بر او مسلط است.
هوش مصنوعی: وقتی که تیر از دل بیرون میآید، گویی جرعهای از شراب خوشرنگ و لذتبخش او را مینوشم، به طوری که به یادم میآید و در دلم حس نیش پیکان او را حس میکنم.
هوش مصنوعی: به خاطر حسرتهایی که در دل دارم، اشکهای من دامن چشمم را میآلاید، اما او به من میگوید که خودت باعث این درد شدی، در حالی که لبخندهای پنهانش این را نشان نمیدهد.
هوش مصنوعی: دلخانه محلی است برای جمع شدن دلها، اما عارف واقعی که به عمق محبت و معرفت رسیده، توجهش به کعبه و همسایه دیر (عشق و معرفت) معطوف است. او به جای اینکه فقط در مکانهای مقدس بماند، در جستجوی حقیقت و ایمان در جاهای دیگر نیز هست.
هوش مصنوعی: من به خاطر جذبه و زیبایی آن چشمان دلربا جانم را از دست دادم، به گونهای که به خاطر شرم و خجالت، گواهی شهادت شهیدانش را در آبهای روان شستند.
هوش مصنوعی: در زمان خواب، شیرین سرش را بر زانوی خسرو میگذارد، اما آستین کوهکن به مگسی که بر ران او نشسته، اشاره دارد.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، وقتی که خوبان با سوالات خداوندی روبرو میشوند، چه سختیها و چالشهایی برایشان پیش خواهد آمد، بهخصوص زمانی که ببینند کسانی را که ناحق کشتهاند، و در حیرت و سردرگمی قرار خواهند گرفت.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان دردی اشاره میکند که شاعر به خاطر عدم نشان دادن ناراحتیاش بر اثر طعنههای دیگران، احساس میکند. او از این که به خاطر نگاه منفی مردم به خود و طعنههای آنها، ظاهری آرام و بیتفاوت دارد، نگران است و در درونش احساس فشار و ناراحتی میکند. در واقع، او در میانهی یک وضعیت عاطفی پیچیده قرار دارد که باعث میشود از آنچه در دل دارد، رنج ببرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه بود این چرخ گردان را که دیگر گشت سامانش؟
به بستان جامهٔ زربفت بدریدند خوبانش
منقش جامههاشان را کهشان پوشید فروردین
فرو شست از نگار و نقش ماه مهر و آبانش
همانا با خزان گل را به بستان عهد و پیمان بود
[...]
نبرده بوالحسن کافاق آباد است ز احسانش
علی کز همت عالی بزیبد تخت کیوانش
چو اندر بزم بنشیند همی ماه سما دانش
چو اندر صف بخواهد کین همی پیل دمان خوانش
نیاید روز کوشیدن برابر چرخ و کیوانش
[...]
سخا زریست کز همت زند رای تو بر سنگش
سخن نظمی است کز معنی دهد رای تو سامانش
ازین اندک هنر خاطر همی امید بگسستم
چو در مدح تو پیوستم هنر دیدم فراوانش
مرا دانی که آن باید که هر کو نیک شعر آید
[...]
همی جویم نگاری را که دارم چون دل و جانش
همی خواهم که یک ساعت توانم دیدن آسانش
اگر پیمان کند با من منم در خط پیمانش
وگر فرمان دهد بر من منم در بند فرمانش
نهاد اندر سرم ابری که پیدا نیست بارانش
[...]
دلم برد آن دلارامی که در چاه زنخدانش
هزاران یوسف مصرست پیدا در گریبانش
پریرویی که چون دیوست بر رخسار زلفینش
زره مویی که چون تیرست بر عشاق مژگانش
به یک دم میکند زنده چو عیسی مرده را زان لب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.