گره در کام دل از بخت زبون نگشاید
گره از رشتهٔ ما سحر و فسون نگشاید
سینه بر تیغ مزن، یک نگه از دوست طلب
که ز هر موی تو صد چشمهٔ خون نگشاید
آن که می کفت منم کار فروبسته گشای
اینک آورده ام عقده، کنون نگشاید
چشم بر ناوک آنیم که آهوی حرم
به کمان آید و بر صید زبون نگشاید
جای آن است که گر صبر کنم با این درد
که به طعنم لب ارباب سکون نگشاید
نوحه در سینه نمی گنجد و لب ها بسته
لب این طایفه از زمزمه چون نگشاید
آشکارا اگرم تیغ زند غیرت عشق
از برون پرده نبندد، ز درون نگشاید
بنمایم به تو دل های ملامت در بند
هرگز این سلسهٔ غالیه گون نگشاید
عرفی آمد دگر ای همنفسان، کز غم و درد
بر دل ما در آشوب و جنون نگشاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان پیچیدگیهای عشق و دردهای ناشی از آن میپردازد. شاعر به گرههایی در دل اشاره میکند که هیچ چیز و هیچ قدرتی نمیتواند آنها را باز کند. او به شدت نیازمند نگاهی از طرف معشوق است، زیرا این نگاه میتواند به آرامش جانش بینجامد. شاعر همچنین به ناامیدی از کسانی که ادعای گرهگشایی دارند، اشاره میکند و بیان میکند که اگرچه درد و زخمها وجود دارند، نمیتوان به سادگی آنها را حل کرد. در نهایت، این شعر از احساسات عمیق و دردهای ناگفتنی ناشی از عشق و جدایی، سخن میگوید که به ظاهر غیرقابل حل به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: اگر تقدیر و بخت ناخوش به دل ما کمکی نکند، هیچ جادو و ترفندی نمیتواند مشکل ما را حل کند.
هوش مصنوعی: به خودت زخم نزن، فقط یک نگاه از طرف دوست بگیر، چون هر یک تار موی تو حاوی درد و رنج زیادی است که میتواند خون جاری کند.
هوش مصنوعی: کسی که ادعا میکرد من مسائل پیچیده را حل میکنم و مشکلات را باز میکنم، اکنون خودش در بنبست مانده و نمیتواند کاری انجام دهد.
هوش مصنوعی: ما به دقت به آن نگاه میکنیم که آن آهو به کمان نزدیک شود و بر شکار بیپناهی رحم نکند.
هوش مصنوعی: شایسته است که در برابر این درد صبر کنم، چون اگر صبر نکنم، ممکن است زبان ارباب به تنقید و طعنه باز شود و به من آسیب برساند.
هوش مصنوعی: در دل توانایی بیان غم و اندوه وجود ندارد و زبانها خاموش هستند. این گروه وقتی نتوانند در دل خود از احساسات سخن بگویند، از حرف زدن نیز عاجز میشوند.
هوش مصنوعی: اگر عشق به انسان غیوری باشد، حتی اگر نمایان باشد و مانند تیغ برش دارد، هیچگاه پردهای نخواهد کشید و درون خود را نخواهد گشود.
هوش مصنوعی: به تو نشان میدهم که دلهای سرزنش شده در قید و بند است و هرگز این زنجیرهی پر زرق و برق باز نخواهد شد.
هوش مصنوعی: عرفی به دوستانش میگوید که باید از غم و دردهایی که در دل ما ایجاد شده، رهایی پیدا کنیم و آرامش و سرزندگی را دوباره به زندگیمان برگردانیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.