به زهر تشنه لبم با شکر چه کار مرا
دراز باد شبم با سحر چه کار مرا
مرا نشاط تماشا بس از بهشت وصال
به قیمت کم و بیش ثمر چه کار مرا
ز بهر کاوش دل اهل درد نیش طلب
من و نگاه تو، با نیشتر چه کار مرا
مرا فریب دهد ناله ای و به غم گوید
ز من ترانه شنو با اثر چه کار مرا
ز ناز شربت کوثر نمی چشیدم، آه
به آتش دل داغ جگر چه کار مرا
من و شکستن افغان به سینه در شب غم
به نغمه سنجی مرغ سحر چه کار مرا
چرا ز غرفی جانباز سر نمی طلبی
فدای تیغ تو جانم، به سر چه کار مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات عمیق خود در مورد عشق و درد ناشی از آن میپردازد. او از حالتی ناامیدانه و تشنه سخن میگوید که با وجود زیباییهای عشق، از زخمها و نیشهای ناشی از آن رنج میبرد. شاعر به سادگی نمیتواند لذتهای زندگی را بچشد و تنها به غم و نالهاش توجه دارد. او به تجارب تلخ خود در عشق و نداشتن آرامش اشاره میکند و نشان میدهد که هر چیزی در زندگیاش را با درد و رنج میسنجد. در نهایت، او به فدای عشق و زیبایی همیشگی اشاره میکند، بدون اینکه از دردهایش رها شود.
هوش مصنوعی: من به شدت تشنهام و ناتوانی در تحمل درد را دارم، پس چه فایدهای از شیرینی و زندگی دارم؟ شب بسیار طولانی شده و صبح چه ارتباطی به من دارد؟
هوش مصنوعی: من از تماشای بهشت وصال، بسیار شادمانم. اماچه فرقی دارد اگر قیمت این شادی کم یا زیاد باشد، برای من اهمیت ندارد.
هوش مصنوعی: برای جستجوی دل مردم آزارکشیده، نیش طلب من و نگاه تو چه فایدهای برای من دارد؟
هوش مصنوعی: صدای نالهای میتواند مرا فریب دهد و به من بگوید که حداقل یک آهنگ غمانگیز از من بشنو. اما ببین، این ناله چه تأثیری بر زندگی من دارد.
هوش مصنوعی: از لطف و زیبایی شربت کوثر بهرهای نمیبردم، آه، چه کنم که آتش دل و درد جگر مرا میسوزاند.
هوش مصنوعی: من در شب غم، صدای دلخراش خودم را حس میکنم، ولی جایی برای استفاده از نغمههای خوش مرغ سحر ندارم.
هوش مصنوعی: چرا از جانبازان خواسته نمیشود که سر خود را به خاطر تو فدای شمشیرت کنند؟ من به خاطر چه چیزی باید جانم را فدای تو کنم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شبم خیال تو بس، با قمر چه کار مرا
من و چو کوه شبی، با سحر چه کار مرا
من آستان تو بوسم، حدیث لب نکنم
چو من به خاک خوشم، با شکر چه کار مرا
نبینم آن لب خندان ز بیم جان یک ره
[...]
نشسته در ظلمم با قمر چه کار مرا
چراغ تیره شبم با سحر چه کار مرا
مسیح وار کند سیر بر فلک روحم
به این طلسم فروبسته در چه کار مرا
چو ذره محرم جاوید آفتاب شدم
[...]
ز خود برآمده ام، با سفر چه کار مرا؟
بریده ام ز جهان، با ثمر چه کار مرا؟
درین جهان به مرادی کز آن جهان طلبند
رسیده ام، به جهان دگر چه کار مرا؟
چو خاک شد شکرستان به مور قانع من
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.