بر میان فتنه شوخی طرف دامانی شکست
ترکتاز غمزه هر سو فوج ایمانی شکست
ملک حسن از شیوه خالی گشت تا گشتم خراب
کافرستانی به هم زد تا مسلمانی شکست
شکر طالع می کنم با آن که از بابم فکند
زان که هر خاری به پایم در گلسنانی شکست
گر سلیمانی است و گر موری که در معنی گداست
هر که دست از آبرو شست او لب نانی شکست
شید صوفی طالبان کعبه را گمراه کرد
نو مسلمانی در آمد فوج ایمانی شکست
هر که با آن نامسلمان یک زمان همراه شد
با خدای خویش در هر گام پیمانی شکست
قابل رنج محبت کس نیاید در وجود
رنگ روی خویش را هر کس به دستانی شکست
تا دل عرفی شکست آشوب در عالم فتاد
این نه موری بود، پنداری سلیمانی شکست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف فتنهها و مشکلات اجتماعی و دینی میپردازد. شاعر از شکست ایمان در میان طعنهها و غمزههای جفا یاد میکند و به تجاربی از عشق و آسیبهای ناشی از رابطه با دیگران اشاره دارد. او بر این اعتقاد است که هر کس از آبرو و ارزشهای خود دست بکشد، به نوعی هویتش را گم کرده و دچار شکست میشود. همچنین، نشان میدهد که محبت و رنج در عالم وجود با هم مرتبطاند و در نهایت میگوید که در دل عرفی، حقیقتی نهفته است که به سبب آن، نظامهای اجتماعی تحت تأثیر قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: در وسط آشوب، با خونسردی و لطافت برخورد کن. هر سو که نگاه کنی، نشانههای ایمان و استقامت در برابر حملات و فریبهای دیگران دیده میشود.
هوش مصنوعی: خود را به دلیلی از زیبایی و خوبی خالی احساس کردم، به گونهای که در سرزمین کافران به تنگنا افتادم و این وضعیت باعث شد تا ایمانم تحت تاثیر قرار گیرد و آسیب ببیند.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه مشکلات و دشواریهایی از سوی پدرم برایم به وجود آمده، باز هم شکرگزاری میکنم؛ زیرا هر تنشی که در زندگیام وجود داشته، به نوعی به رشد و زیباییام کمک کرده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که برای دستیابی به نون و نان، آبرو و حیثیت خود را کنار بگذارد، فرقی ندارد که به چه مقام و موقعیتی رسیده باشد، در نهایت به وضعیت گدایی میرسد. بنابراین، ارزش و اهمیت حفظ آبرو از هر چیز دیگری بیشتر است.
هوش مصنوعی: شید صوفی کسانی را که در جستجوی کعبه بودند، به اشتباه انداخت و یک نفر تازه مسلمان باعث شد که گروهی از مؤمنان دچار تزلزل و انحراف شوند.
هوش مصنوعی: هر کس که با کسی که به ایمان او اعتقاد ندارد، مدتی را سپری کند، در هر قدمی که برمیدارد، پیمانی که با خدا دارد را نقض میکند.
هوش مصنوعی: کسی نمیتواند درد عشق را تحمل کند، زیرا هر شخص با دستهای خود، رنگ چهرهاش را میشکند.
هوش مصنوعی: وقتی دل عرفی دچار شکست شد، حوادث و مشکلات در جهان به وجود آمد. این حالت نه تنها ناشی از یک زخم کوچک بود، بلکه به نظر میرسید که یک شخصیت بزرگ و عظیم همچون سلیمان تحت فشار و شکست قرار گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زلف یار از جلوه خط پریشانی شکست
از غبار لشکر موران سلیمانی شکست
کشتی ما گرچه از موج خطر صد پاره شد
تخته ای هر پاره اش بر فرق طوفانی شکست
داغ منت چون کلف هرگز نرفت از چهره اش
[...]
تا صبا طرف نقاب از روی رخشانی شکست
از خجالت هر طرف رنگ گلستانی شکست
تاری از زلف کجش زنّار یک عالم دلست
از شکست هر سو مو کافرستانی شکست
خاطرم بر هر چه میآید جراحت میشود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.