دیدار بدل فروخت نفروخت گران
بوسه با جان فروشد و هست ارزان
آری چو چنان ماه بود بازرگان
دیدار بدل فروشد و بوسه بجان
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت و ارزش حقیقی احساسات و ارتباطات انسانی اشاره دارد. در آن به این نکته پرداخته شده که اگر محبت و دیدار واقعی باشد، بر ارزش آن افزوده میشود. در مقابل، بوسه و محبت ظاهری ممکن است بیارزش باشند. شاعر همچنین به تشبیه ماه به بازرگان میپردازد که نشاندهنده زیبایی و ارزش روحی و عاطفی است. در کل، شعر به تفاوت بین ارزش واقعی و ظاهری در روابط انسانی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: دیدار مثل یک معامله است که ارزشش کمتر از بوسهای است که با تمام وجود داده میشود، زیرا بوسه با جان و روح شخص انجام میشود و به همین دلیل ارزش بیشتری دارد.
هوش مصنوعی: وقتی که مثل آن ماه زیبا باشد، بازرگان خواهد دید که چگونه احساسات و محبت را به جان میفروشد و بوسهای میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در عشق، چو رودکی، شدم سیر از جان
از گریهٔ خونین مژهام شد مرجان
القصه که: از بیم عذاب هجران
در آتش رشکم دگر از دوزخیان
ای خالق ذوالجلال وحی رحمان
سازندهٔ کارهای بی سامانان
خصمان مرا مطیع من میگردان
بیرحمان را رحیم من میگردان
ای نیمشب گریخته ز رضوان
وندر شکنج زلف شده پنهان
ای سرو نارسیده بتو آفت
ای ماه نارسیده بتو نقصان
ای میوه دل من ،لابل دل
[...]
دیدیم نهان گیتی واصل جهان
از علت و عار برگذشتیم آسان
آن نور سیه زلانقط برتر دان
زان نیز گذشتیم نه این ماند و نه آن
ای آنکه تویی نور دل و شمع روان
تا بی خبرم از تو ، نه پیدا نه نهان
بی من تو بکام خویش ای جان جهان
من بی تو چنانم که مبادی تو چنان
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.