نقش روی توام از پیش نظر مینرود
خاطر از کوی توام جای دگر مینرود
تا بدیدم لب شیرین تو دیگر زان روز
بر زبانم سخن شهد و شکر مینرود
عارض و زلف دو تا شیفته کردند مرا
هرگزم دل به گل و سنبل تر مینرود
مستی و عاشقی از عیب بود گو میباش
«در من این عیب قدیم است و بدر مینرود»
دوستان از می و معشوق نداریدیم باز
«که مرا بی می و معشوق بسر مینرود»
غم عشقش ز دل خستهٔ بیچاره عبید
گوشهای دارد از آنجا به سفر مینرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به شدت شیفته محبوب خود است و بیان میکند که هیچ چیز نمیتواند او را از فکر و یاد محبوبش جدا کند. او اشاره میکند که از زمانی که لبهای شیرین محبوب را دیده، زبانش تنها به صحبت از عشق و محبت مشغول است. همچنین، او به چهره و موی محبوب اشاره میکند و میگوید که حتی از زیباییهای دیگر دنیا دل نمیبرد. شاعر به عیوب عشق و مستی نیز اشاره میکند و میگوید که این عیوب برای او قدیمی و جاودانهاند. در نهایت، او بیان میکند که غم عشق محبوبش را نمیتواند فراموش کند و از عشقش جدا شود.
هوش مصنوعی: تصویر زیبای تو همواره در ذهن من باقی میماند و افکارم هیچگاه از محلی که تو در آن هستی دور نمیشود.
هوش مصنوعی: زمانی که لبهای شیرین تو را دیدم، از آن روز به بعد هیچ کلامی که شیرینی و لطافتی مانند شهد و شکر داشته باشد، از زبانم جاری نمیشود.
هوش مصنوعی: موها و زیبایی او به قدری مرا شیفته کرده که هرگز دل من به گل و سنبل نمیرسد.
هوش مصنوعی: عاشقی و مستی بد نیست، اما بدان که این مشکل در من همیشه وجود داشته و هرگز برطرف نخواهد شد.
هوش مصنوعی: دوستان، نمیتوانم بدون شراب و محبوبم زندگی کنم، زیرا زندگیام بدون اینها معنا ندارد.
هوش مصنوعی: عشق او دل بیچارهام را در غم فرورفت و حالا دیگر هیچ انگیزهای برای سفر و دور شدن از این درد ندارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در من این عیب قدیمست و به در مینرود
که مرا بی می و معشوق به سر مینرود
صبرم از دوست مفرمای و تعنت بگذار
کاین بلاییست که از طبع بشر مینرود
مرغ مألوف که با خانه خدا انس گرفت
[...]
گرچه دانم ره عشق تو به سر مینرود
میروم زان که دلم راه دگر مینرود
دلم از صبح شب هجر چنان شد نومید
کِش به غفلت به زبان نام سحر مینرود
گفتهام از لب شیرین تو روزی سخنی
[...]
یاد موی توام از دیده به در مینرود
خط محویست که از روی قمر مینرود
آنکه گوید به سر آرم هوس زلف دراز
ما هم این تجربه کردیم به سر مینرود
صدق پیش آر که دایم نرود عشوه به کار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.