گنجور

 
عبید زاکانی

رسید رایت منصور شاه بنده‌نواز

به خرَّمی و سعادت به خطّهٔ شیراز

جهان‌گشای جوان‌بخت شیخ ابواسحاق

خدایگان مخالف‌کش موافق‌ساز

شمار جوش سپاهش ستاره را مانند

مسیر قُبّهٔ چترش سپهر را دمساز

گشاده دولت او کشوری به یک حرکت

گرفته باز شکوهش جهان به یک پرواز

یقین که صبح ز ایّام دولت او را

هنوز صبح سعادت نمی‌کند آغاز؟

کجاست حاسد بدبخت گو ببین و بسوز

کجاست بندهٔ مخلص بگو بیا و بناز

به کامرانی چندانش زندگانی باد

که حصر آن نکند کس به عمرهای دراز

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode