ماه نو بنمود رخسار از نقاب
ساقیا در ده سبک جام شراب
آتش سی روزه را بنشان به آب
خاصه خوب آبی معطر چون گلاب
آتشین آبی که در جام بلور
می نماید راست چون لعل مذاب
جوهری پاکیزه اما بی عَرَض
آفتابی روشن اما بی حجاب
آفتابش گفتم و می دان که هست
آفتاب از عکس او در اضطراب
عکس می در چشم ما بودی چنانک
تشنه ای اندر بیابان در سراب
لاجرم امروز در خم می جهم
گرچه میکردم از او دی اجتناب
در خرابی می روم زیرا که هست
عالم معموری من در خراب
روز و شب مست و خرابم چون کنم
با فقیهان بحث در بعث و ثواب
عالمی می گفت در ماه صیام
تا نزاری چون رهد یوم الحساب
گفتم او گو خلق را از ره مبر
من خود آنجا در نمانم از جواب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل از شاعر، با تصاویری زیبا و شاعرانه آغاز میشود که ماه نو را تشبیه به چهرهای زیبا کرده و ساقی را دعوت به سرو شراب میکند. شاعر از آتش درون خود که سی روزه است، سخن میگوید و از ساقی میخواهد که آن را با آب خنک و خوشبو آرام کند. او همچنین به زیبایی و روشنی شراب مانند لعل مذاب اشاره میکند و رویایی را توصیف میکند که در آن جواهرات پاک و آفتاب را میبیند.
شاعر بیان میکند که علیرغم تمایل به دوری از می، امروز به آن جذب شده است و خود را در عالم خرابی مییابد. او نسبت به بحثهای فقهی و امور آخرت بیاعتنا است و در حالی که مست و آشفته است، از عالمان دینی انتقاد میکند که مردم را از حقایق زندگی دور میسازند. در پایان، شاعر خود را در میانه این محاجه میبیند و به این نتیجه میرسد که نمیتواند از پاسخ خودداری کند، زیرا تجربهاش او را در این روز به چالش کشیده است.
هوش مصنوعی: ماه نو مانند چهرهای زیبا از پشت پوشش نمایان شد، ای ساقی! در دهمین روز عمر بگذار جام شراب را به آرامی بنوشیم.
هوش مصنوعی: برای خاموش کردن آتش که سه روز شعلهور است، به آب نیاز داری، بهخصوص آبی خوشبو و معطر مانند گلاب.
هوش مصنوعی: آبی درخشان و آتشین که در داخل یک جام شفاف دیده میشود، به گونهای است که میتوان آن را مانند مروارید ذوب شده تصور کرد.
هوش مصنوعی: جواهری خالص و باارزش که هیچ کاربردی ندارد، مانند آفتابی درخشان که هیچ پوششی ندارد.
هوش مصنوعی: به او گفتم که او مانند آفتاب است و میدانم که وجودش مانند آفتاب در چهرهاش انعکاس دارد و من را به هیجان میآورد.
هوش مصنوعی: تصویر تو در چشمان ما بودی، مانند تشنهای که در بیابان به دنبال آب در سراب میگردد.
هوش مصنوعی: امروز مجبورم به خاطر باده در خم میخانه بروم، هرچند دیروز از آن پرهیز میکردم.
هوش مصنوعی: من به بینظمی و ویرانی میروم، زیرا در این ویرانی، جهانی پر از زندگی و آبادانی برای من وجود دارد.
هوش مصنوعی: من در طول روز و شب در حال مستی و بیخبری هستم، چگونه میتوانم با دانشمندان درباره موضوعات جدی و اخلاقی مانند زندگی پس از مرگ و پاداش و کیفر بحث کنم؟
هوش مصنوعی: یك عالم میگفت در ماه رمضان، وقتی که روز حساب فرا برسد، تنها شخصی مثل نزار میتواند نجات یابد.
هوش مصنوعی: گفتم او مردم را از مسیر بینیاز نکن، من خود در آنجا به خاطر جواب نخواهم ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این جهان خواب است، خواب، ای پور باب
شاد چون باشی بدین آشفته خواب؟
روشنییْ چشم مرا خوش خوش ببرد
روشنیش، ای روشنائییْ چشم باب
تاب و نور از روی من میبرد ماه
[...]
آفتاب از روی تو بر دست تاب
خود ازین رویست فخر آفتاب
در سحاب از جود تو آمد اثر
زان بود خیرات عالم در سحاب
زور و تاب خسروان سهم تو بود
[...]
من عجب دارم همی از شاعران
تا چرا گویند راد است آفتاب
گرد صحرا سال و مه گردد همی
تا کجا در یابد او یک قطره آب
برخورد آن آب و آنگه میدهد
[...]
کافران را داده مهلت در عقاب
نا فرستاده به عهد او عذاب
هیچ میدانی چه میگوید رباب؟
ز اشک چشم و از جگرهای کباب
پوستیام دور مانده من ز گوشت
چون ننالم در فراق و در عذاب
چوب هم گوید بُدم من شاخ سبز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.