خوش عالم عاقلان مدهوش
خوش وقت سخن وران خاموش
با عشق خوش است خاصه مفرد
با یار خوش است خاصه مدهوش
مردان که در آمدند بی چشم
از خانه برون شدند بی گوش
رسوا شد و فاش هرکه برداشت
از خوان چه ی سرّ دوست سرپوش
کی طاقت بار عشق دارند
نازک دلکان بی تن و توش
گو دور شو از مصاف بد دل
ور نه چو دد بهیمه مخروش
در گردن دیگران مکن دست
تا با تو شود وفا هم آغوش
در باغ جهان ز نامرادی
رز کار نزاریا و می نوش
بر آتش تیز عشق می باش
تا پخته شوی تمام برجوش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و پیچیدگی عشق و حالتهای انسانی میپردازد. شاعر به عشق ناب و حقیقی اشاره میکند و میگوید که عشق باید با وقوعی خاص و با فردی خاص تجربه شود. همچنین، او به رنج و سختی عشق و ناتوانی برخی از افراد در تحمل آن اشاره میکند. در نهایت، پیام اصلی شعر این است که باید از تنشها و دردها فاصله گرفت تا عشق واقعی و خالص را تجربه کرد، و باید صبور بود تا در آتش عشق به پختگی رسید.
هوش مصنوعی: عاقلان و خردمندان در زمان بهتری به سر میبرند و وقتی که سخن میگویند، دیگران ساکت و مبهوت میشوند.
هوش مصنوعی: عشق زیباست، به ویژه وقتی که با معشوق باشی و در این حال شگفتانگیز احساسات غرق شوی.
هوش مصنوعی: وقتی مردان وارد خانه شدند، بدون اینکه به دور و بر خود نگاه کنند یا به صدای بیرون گوش دهند، از خانه بیرون رفتند.
هوش مصنوعی: هرکس که از سفرهای خاص بهرهمند شد، به زودی عیب و راز آن دوست را فاش میکند و رسوا میشود.
هوش مصنوعی: کدام دلهای حساس و نازک میتوانند سنگینی عشق را تحمل کنند وقتی که توان و قدرت کافی ندارند؟
هوش مصنوعی: اگر از درگیری و کشمکش دوری نکنی، همچون حیوانات وحشی و خونخوار رفتار خواهی کرد.
هوش مصنوعی: به دیگران اعتماد کن و با آنان دوستی کن، تا اینکه آنها نیز به تو وفادار و نزدیک شوند.
هوش مصنوعی: در دنیای پر از سختی، به زیبایی گل و لذت از نوشیدن می پرداز.
هوش مصنوعی: برای اینکه در عشق به کمال برسی، باید مانند آتش شدید و تند باشی تا تمام وجودت به پختگی برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن زلف نگر بر آن بر و دوش
وان خط سیه بر آن بناگوش
هر دو شده پیش ماه و خورشید
مانندهٔ حاجبان سیهپوش
بیگرمی و بیفروغ آتش
[...]
در عشق تو ای نگار خاموش
بفزود مرا غمان و شد هوش
من عشق ترا به جان خریدم
تو مهر مرا به یاوه مفروش
هرگز نشود غمت ز یادم
[...]
آن خط دمیده بر بناگوش
ماه است ز شب شده زره پوش
درد دل عاشقان بی صبر
رنج تن بی دلان مدهوش
ای روز به روز فتنه باتو
[...]
کیوان علم سیاه بر دوش
در بندگی تو حلقه در گوش
ترسا بچهٔ شکر لبم دوش
صد حلقهٔ زلف در بناگوش
صد پیر قوی به حلقه میداشت
زان حلقهٔ زلف حلقه در گوش
آمد بر ِمن شراب در دست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.