گنجور

 
حکیم نزاری

گر دلم شد مبتلای عشق عیاری چه شد

سهل باشد زین بسی بوده ست بسیاری چه شد

گل سِتانی پیشم آمد در چمن بگذشتمش

بر رهم افتاد ناگه از گلی خاری چه شد

چاره ی دیگر ندارم جز به جان کردن رجوع

جان من گر شد فدای دوست ناچاری چه شد

از دوتار زلف او ضحاک وقتم چون کنم

گر شبی در گردن من حلقه شد ماری چه شد

یار می باید که از دنیا و عقبی بگذرد

دین و دنیا ناگه ار بر هم زند یاری چه شد

تا نبینم هیچ دیگر جز دو لعل و ابرو اش

گو بزن بر چشم من از غمزه مسماری چه شد

نی محبت ز ابتدا رفته ست ای کوته نظر

زان نظر گر شد ز روی کشف اظهاری چه شد

در ازل ارواح را بوده ست با هم یک نظر

غافل است از سوز ما افسرده را باری چه شد

گر اناالحق گفت هم خود گفت کو دیگر کسی

صورت حلاج را کردند بر داری چه شد

بر نزاری گر خطا بینان ملامت می کنند

عاشقم عاشق صواب این دیده ام آری چه شد

بندگیِ شاه را اقرار کردم باری چه شد

حاسدم بر جهلِ خود کرده ست اصراری چه شد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عراقی

گر نظر کردم به روی ماه رخساری چه شد؟

ور شدم مست از شراب عشق یکباری چه شد؟

روی او دیدم سر زلفش چرا آشفته گشت ؟

گر نبیند بلبل شوریده، گلزاری چه شد؟

چشم او با جان من گر گفته رازی، گو، بگوی

[...]

مولانا

گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری چه شد

ور ز سرمستی کشیدم زلف دلداری چه شد

گر بزد ناداشت زخمی از سر مستی چه باک

ور ز طراری ربودم رخت طراری چه شد

ور یکی زنبیل کم شد از همه بغداد چیست

[...]

حکیم نزاری

دوست می دارم فلان را راست است آری چه شد

من شدم دیوانه ی لیلی ترا باری چه شد

من کسی را دوست می دارم که دشمن را مجال

نیست جز جان کندن و ار نیز هست آری چه شد

چون ندارد از من بی من خبر جان رقیب

[...]

اوحدی

گر به کام دل رسید از یار خود یاری چه شد؟

ور به وصلش شادمان گردید غم‌خواری چه شد؟

عاشقی گر کامیاب آمد ز معشوقی چه گشت؟

بیدلی گر بوسه‌ای بستد ز دلداری چه شد؟

خار غم چون در دل من می‌خلید از دیر باز

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه