هر که با دوست آشنایی یافت
ز آفت خویشتن رهایی یافت
هر که خود را ز راه خود برداشت
راه در عالم خدایی یافت
ببر از خویشتن که طالب دوست
لذت وصل در جدایی یافت
هر که غواص وار جان درباخت
عاقبت گوهر بهایی یافت
در ضلالت مجوی را که خضر
روشنایی ز روشنایی یافت
فخر در فقر کن که سلطانی
عقل پوشیده در گدایی یافت
نام باقی و نعمت ابدی
ابن ادهم ز بی نوایی یافت
تا نگویی نزاری این شهرت
در جهان از سخن سرایی یافت
نه که در بست بر سرای سخن
تا خلاصی ز ژاژخایی یافت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان اهمیت دوستی و رسیدن به حقیقت و رستگاری از طریق ارتباط با دیگران پرداخته است. هر کس که دوستی و آشنایی حقیقی پیدا کند، از مشکلات و آفات خود رها میشود. همچنین، کسی که به دنبال دوست باشد و خود را از مشکلاتش جدا کند، به راهی الهی دست مییابد. شاعر تأکید میکند که تواضع و فقری واقعی میتواند به سلطنت و دانش نایل شود. در نهایت، او به اهمیت سخن گفتن و جستجوی معنا در زندگی اشاره میکند و میگوید شهرت واقعی از راستگویی و بیان حقیقت حاصل میشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که با دوست و محبت و دوستی آشنا شود، از مشکلات و آسیبهای درونی خود آزاد میشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که از مسیر و اهداف خود فاصله بگیرد، میتواند به حقیقت و معنای عمیقتری در زندگی و ارتباط با خدا دست یابد.
هوش مصنوعی: خودت را از دلتنگیها و وابستگیها رها کن، زیرا کسی که به دنبال عشق حقیقی است، در لحظات دوری و جدایی هم میتواند زیبایی وصال را تجربه کند.
هوش مصنوعی: هر کسی که با عشق و تلاش عمیق وارد عرصههای سخت و دشوار زندگی شود، در نهایت به دستاوردی با ارزش و گرانبها خواهد رسید.
هوش مصنوعی: در گمراهی به دنبال راه نرو، زیرا خضر (نماد دانایی و روشنایی) از نور آگاهی به روشنی رسید.
هوش مصنوعی: بهتر است به افتخار فقر بپردازی، زیرا ممکن است در لباس گدایی، عقل و حکمت بزرگی را پیدا کنی که همچون یک سلطان پنهان است.
هوش مصنوعی: ابن ادهم به خاطر فقیری و نداریاش، توانست نامی ماندگار و نعمتی جاودانه کسب کند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نگویی که این شهرت در دنیا از نیکوکاری و سخن گفتن تو به دست آمده است.
هوش مصنوعی: شخصی به دنبال این است که در مکانی که در آن صحبت میشود، از گفتار بیهوده و حرفهای اضافی خلاص شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کارش آن بود کان کیائی یافت
از چنان پیشه پادشائی یافت
جانم از درد دل دوائی یافت
درد نوشید از آن صفائی یافت
بینوا بود جان مسکینم
از نوای خدا نوائی یافت
گنج اسمای حضرت سلطان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.