اگر مفارقت ای دوست بر تو آسان است
دل تو را نتوان گفت دل که سندان است
اگر شکیب ندارد نیازمند وصال
بدش مگو که مشتاق روی جانان است
اگر گدایی عاشق شود خجل مکنش
به سرزنش که اسیر ایاز سلطان است
هر آدمی که پری پیکری به دست نکرد
هنوز حاشا در پای گاه حیوان است
در آن وجود که از عشق جنبشی نبود
بود معاینه چون صورتی که بی جان است
تورا عذاب شب گور هایل است و مرا
عذاب روز جدایی هزار چندان است
زباد رایحه ی شهرِ دوست می آید
مگر برید صبا هد هد سلیمان است
قیاس کن تو که فردوس مطلق است عراق
مرا چه فایده چون دوست در قهستان است
گریز کردن از اصحاب غیر مصلحت است
علی الضروره اگر عزمشان به ایران است
به اتفاق رفیقان مشوش احوال اند
نه هم نزاری و بس زین سفر پشیمان است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن شاعر به عمق عشق و جدایی میپردازد. او به دوستش میگوید اگر جدایی برایش آسان است، دل عاشق را نمیتواند درک کند چرا که دل سنگینی دارد. شکیبایی در عشق اگر وجود نداشته باشد، به انسانهای عاشق بدگویی نکنید، زیرا آنها اسیر عشق هستند. شاعر بیان میکند که هر کسی که نتوانسته به محبوبش دست یابد، به نوعی از حیوانیت دور نشده است. او به عذاب جدایی و تأثیر آن بر روح و جان اشاره کرده و میگوید که بوی عشق از سوی دوست به او میرسد، اما دسترسی به آن عشق در قهستان (منطقه دوردست) ممکن نیست. در نهایت، او به خطر گریز از دوستان نادرست اشاره میکند و میگوید که انسان باید با دوستان خوب بماند حتی اگر اوضاع سخت باشد.
هوش مصنوعی: اگر جدایی از من برای تو ساده است، اما نمیتوان گفت که دل تو راحت است، زیرا دل مانند سنگینی یک سندان است.
هوش مصنوعی: اگر کسی صبر و تحمل دیدن یار را ندارد، نباید به او بگویی که عاشق و منتظر دیدن محبوبش است.
هوش مصنوعی: اگر یک گدا عاشق شود، نباید او را به خاطر عشقش سرزنش کنی، چون او در عشقش مانند کسی است که به قدرت و سلطنت اسیر شده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که تا به حال نتوانسته به زیبایی و دلربایی محبوبی دست یابد، هنوز به پایگاه و سرنوشت حیوانی خود وابسته است.
هوش مصنوعی: در وجودی که عشق در آن حرکتی ندارد، مانند آن است که به معاینهی هر صورتی پرداخته شود که بیجان است.
هوش مصنوعی: عذاب و رنج تو در شب و در دل قبر بسیار سنگین و دردناک است، اما رنج من در روز جدایی از تو، به مراتب بیشتر و شدیدتر از آن است.
هوش مصنوعی: بوی خوشی از شهر محبوبم به مشام میرسد، آیا این نسیم نرم که میوزد پیامآور همان پرندهی سلیمان نیست؟
هوش مصنوعی: به تصویر بکش که عراق برای من مانند بهشت است، اما چه نفعی دارد وقتی دوست من در کوهستان دور است.
هوش مصنوعی: ترک کردن دوستانی که به مصلحت نیستند، در صورتی که عزم آنها به ایران است، ضروری است.
هوش مصنوعی: دوستان در حال حاضر از وضعیت خود نگرانند و تنها به همین دلیل است که از این سفر پشیماناند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سدید ملک ملک عارض خراسان است
صفی دولت و مخدوم اهل دیوان است
پناه دین خدای و معین شرع رسول
عمر که همچو علیّ و صدیق و عثمان است
لقب سدید و صفی یافته است زانکه دلش
[...]
مدبری ملکی بر جهان جهانبان است
که هر چه گوئی از او صد هزار چندان است
احد صفت صمدی لم یلد و لم یولد
که پیک «و» نامه او جبرئیل و قرآن است
مقدری که خداوندی کرسی و عرش است
[...]
چه آفتی تو که کمتر غم تو هجران است
چه گوهری تو که کمتر بهای تو جان است
جهان حسن تو داری به زیر خاتم زلف
تو راست معجزه و نام تو سلیمان است
از آن زمان که تو را نام شد به خیره کشی
[...]
هزار سختی اگر بر من آید آسان است
که دوستی و ارادت هزار چندان است
سفر دراز نباشد به پای طالب دوست
که خار دشت محبت گل است و ریحان است
اگر تو جور کنی جور نیست، تربیتست
[...]
وداع چون تو نگاری نه کار آسان است
هلاک عاشق مسکین فراق جانان است
نگر مفارقت جان ز تن چگونه بود
به جان دوست که هجران هزار چندان است
ز وصل خود نفسی پیش از آن که دور شوم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.