گنجور

 
حکیم نزاری

ندانسته بودی تو ای دوست راست

که راه خدا پر نهنگ بلاست

نیرزد دو عالم به یک کاسه دوغ

ز فرط سخایی که در طبع ماست

دل و دین و جان و تن و مال و جاه

اگر در سر دوست کردی رواست

وگرنه حرام است بر تو چو خوک

ز من بشنو ای گرگ فرسوده راست

ز ما و من تست چندین خلاف

وگرنه یکی بس دویی از چه خاست

به گوشت فرو کوفت سد ره سروش

ندانی ولیکن که رمز از کجاست

معلق به مویی و غافل حریص

که چاه است و در قعر چاه اژدهاست

گریز از مقامی که در منزلش

فراق و وصال است و خوف و رجاست

نزاری مده پند مغرور را

که بر مار کر کردن افسون خطاست

رموز محقق مگو با جهول

سر و برگ بیهوده گفتن که راست

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عیوقی

هنوز آلت عقد ناکرده راست

که از هر سویی غلغل و نعره خاست

مشاهدهٔ ۱۴ مورد هم آهنگ دیگر از عیوقی
ناصرخسرو

بلی، بی‌گمان این جهان چون گیاست

جز این مردمان را گمانی خطاست

ازیرا که همچون گیا در جهان

رونده است همواره بیشی و کاست

اگر هرچه بفزاید و کم شود

[...]

اسدی توسی

نه جایی تهی گفتن از وی رواست

نه دیدار کردن توان کاو کجاست

مشاهدهٔ بیش از ۱۲۴ مورد هم آهنگ دیگر از اسدی توسی
عنصرالمعالی

به‌نام نکو گر بمیرم رواست

مرا نام باید که تن مرگ راست

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه