ای یار اگر تو یار مایی
با ما بر او چرا نیایی
مادام که تو حجاب خویشی
بیگانه ز آشنای مایی
امروز چرا چنین به یکبار
بیگانه شدی ز ما کجایی
پرواز چرا نمیکنی باز
وز سدره ی منتهی برآیی
ما تحتِ تو آمد آفرینش
تو گم شده در منی و مایی
ما توبه به جرعه ای بدادیم
مفروش تو نیز پارسایی
افسانه ی موعظت سرایان
نقدی ست ولی برون سرایی
گر زان که کند به زهد تلقین
مشنو ز نزاریِ ریایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی گفتگو با معشوق است و از او میخواهد که اگر یار است، چرا به وصال نیامده و از او دوری میکند. شاعر به احساس تنهایی و فاصله بین خود و معشوق اشاره میکند و از او میخواهد که برگردد و از آن حجاب بین خود و او دست بردارد. او به معنای عمیق وجودی اشاره دارد و بیان میکند که درکنار همدیگر، ارزش آفرینش وجود دارد. در نهایت نیز به انتقاد از کسانی میپردازد که تنها در پی ظاهرگرایی هستند و از زهد و پارسایی واقعی دورند.
هوش مصنوعی: ای دوست، اگر واقعا با ما هستی، پس چرا به ما نمیپیوندی؟
هوش مصنوعی: تا وقتی که تو پردههای روابط خود را از دیگران برمیداری، ما همچنان از یکدیگر بیگانهایم.
هوش مصنوعی: امروز چرا اینگونه ناگهانی از ما دور شدی و کجا رفتهای؟
هوش مصنوعی: چرا پرواز نمیکنی و به بالای درخت سدره که به نهایت میرسد، نمیآیی؟
هوش مصنوعی: آفرینش ما تحت تأثیر تو شکل گرفته و تو در درون من و ما گم شدهای.
هوش مصنوعی: ما برای توبه کردن، به یک جرعه مشروب اهمیت دادیم، تو هم میتوانی دیانت و پاکی را فراموش کنی.
هوش مصنوعی: داستانهای آموزنده و قصههای عبرتآموز موجود در جهان، فقط یک صورت ظاهری دارند و اصل مطلب در جایی دیگر نهفته است.
هوش مصنوعی: اگر کسی با ظاهرِ زهد و ریا به تو پند و نصیحت کند، به سخنان او گوش نده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای غره شده به پادشائی
بهتر بنگر که خود کجائی
آن کس که به بند بسته باشد
هرگز که دهدش پادشائی؟
تو سوی خرد ز بندگانی
[...]
ای جان و جهان من کجایی
آخر بر من چرا نیایی
ای قبلهٔ حسن و گنج خوبی
تا کی بود از تو بیوفایی
خورشید نهان شود ز گردون
[...]
با خاک در تو آشنایی
خوشتر ز هزار پادشایی
دیده رخ راز مه ببیند
بر عارض تو ز روشنایی
از نکتهٔ طوطی لب تو
[...]
سررشتهٔ قدرت خدایی
بر کس نکند گرهگشایی
ای مونس جان من کجائی
از دیده من چرا جدائی
چون دل دهدت که هر زمانی
صد باره به نزد من نیائی
در دل شغب و دغا چه داری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.