ای ملامت گر اگر شاهدِ ما را بینی
بیش بر ره گذرِ چون و چرا ننشینی
همه چون بیند اعما چو نمی بیند هیچ
تو خود آن دیده نداری که به آنش بینی
تا بدان دیده شوی دیده که نتوانی دید
ابلهی بر همه بیناییِ خود بگزینی
مرد باید که چو رُخ راست کند رفعِ حجاب
تا ز شه دور نمانی بگزین فرزینی
جان نداری به حقیقت اگر انصاف دهی
که تو بسیار فروتر ز بتِ سنگینی
چون قیاس تو و رایِ تو بتِ موهوم اند
لاجرم از بتِ مصنوع فروتر زینی
زنده در جامه ی خوابی به حقیقت مرده
تو گمان برده که در خواب خوش نوشینی
جاهل آبادِ تو باغی ست پر اشجارِ خیال
که تو دیوار و درش را به مثل برچینی
در و دیوار چنان گیر که سدّیست متین
میوه ممکن نبود گر نزنی پر چینی
بر چنین نخوت و شوکت که تو داری در سر
نکند کوه اُحُد فرشِ ترا بالینی
بار از آن یافت که برده ست نزاری همه عمر
بارِ تسلیم به بیچارگی و مسکینی
نوش با نیش نهادند ز مبدایِ وجود
از پسِ تلخیِ ایّام بود شیرینی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نقد و بررسی خودپسندی و جهل میپردازد. شاعر به ملامتگر میگوید که اگر او حقیقت را ببیند، نباید در قضاوت خود تردید کند و باید بپذیرد که بسیاری از مردم حقیقت را نمیبینند. او تأکید میکند که برای درک واقعیات، انسان باید خود را از حجابهای جهل و خودبینی رها کند. همچنین، شاعر به نادانی و خوابزدگی کسانی که خود را با تصورات و خیالات بزرگ کردهاند، انتقاد میکند. او بیان میکند که علم و آگاهی نسبت به خود و حقیقت مهم است و باید از غرور دوری کرد، زیرا این خودبینی فقط انسان را در تاریکی نگهمیدارد و مانع از رشد و کمال میشود. در نهایت، او به تلخی و شیرینی زندگی اشاره دارد و سعی میکند به خواننده یادآوری کند که زندگی سرشار از چالشهاست، اما در پایان میتواند خوشیهایی نیز به ارمغان بیاورد.
هوش مصنوعی: ای کسی که مدام ما را سرزنش میکنی، اگر شاهد عشق ما باشی، دیگر در میانت و در مورد ما سوال و تردید نخواهی کرد.
هوش مصنوعی: همه افراد وقتی اعماق را میبینند، نمیتوانند چیزی را مشاهده کنند. اما تو خود همان نگاهی را نداری که با آن بتوانی این اعماق را ببینی.
هوش مصنوعی: تا وقتی که تو با چشم خودت کسی را ببینی، نمیتوانی ابلهی را که همه چیز را میبیند، بر بیناییاش ترجیح دهی.
هوش مصنوعی: مرد باید مانند آینه صاف و روشن باشد و از موانع بگذرد تا بتواند به دور از هیاهوی دنیا انتخابهای درستی داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگر واقعاً به حقیقت نگاه کنی و انصاف بدهی، متوجه میشوی که تو از یک بت سنگی هم پستتر و ناتوانتر هستی، چون جان قابل توجهی نداری.
هوش مصنوعی: وقتی که نظر و قضاوت تو بر اساس تصورات نادرست باشد، در نتیجه مقام تو از ساختگیها و تصورات دیگران هم پایینتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: شما در وضعیتی به سر میبرید که به نظر میرسد زندهاید، اما در واقع در خواب عمیق و بیخبر از واقعیت هستید. گمان کردهاید که در حال لذت بردن و خوش گذرانی هستید.
هوش مصنوعی: جایی که تو زندگی میکنی، باغی پر از درختان خیال و تصور است، اما تو به مانند یک دیوار و در، آن را محصور کردهای.
هوش مصنوعی: به قدری فضا و شرایط اطراف محکم و استوار است که انگار یک دیوار یا سد قوی ایجاد شده است و اگر دست به کار نشوی، فرصتی برای کسب ثمر و میوهای مفید به وجود نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: با این وقار و عظمت که تو داری، کوه احد نمیتواند حتی زیر پایت فرش شود.
هوش مصنوعی: شخصی مثل نزار، تمام عمرش را به تحمل بار تسلیم و ناتوانی گذرانده است.
هوش مصنوعی: آغاز زندگی با تلخیها و مشکلات همراه است، اما در نهایت این تلخیها به شیرینی و خوشی منتهی میشوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای زیاد دهنت در لب جان شیرینی
وی گرفته ز لبت کام جهان شیرینی
شکر است؟آب حیاتست؟ لبست آن؟ جانست؟
خود ندانم که چه چیز است بدان شیرینی
هر کجا چهرۀ تو سفرۀ خوبی گسترد
[...]
تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی
به خدایی که تویی بنده بگزیده او
که بر این چاکر دیرینه کسی نگزینی
گر امانت به سلامت ببرم باکی نیست
[...]
از خودی چشم بپوشان اگر اهل دینی
که خدابین نشود دیده هر خودبینی
در سرانجام سفر باش که از سنگ مزار
خیمه بیرون زده خوش قافله سنگینی
سازد از سینه پرجوش جهان را خوشوقت
[...]
کاسهٔ ما ز سفال است، خوش این مسکینی
پنجهٔ ما نبود شانهٔ موی چینی
راه شد بسته به حرفش، که به هم چسبیدهست
دو لب او چو زبان قلم از شیرینی
نامه را کاغذ ابری کنم از موج سرشک
[...]
خواهی ارجا به لب آب روان بگزینی
آن به ای سرو که بر دیدهٔ من بنشینی
سخن تلخ شنیدن ز دهانت عجب است
که تو پا تا بسر ایجان چو شکر شیرینی
آفت جان و تن از غمزهٔ چشم بیمار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.