الله الله بده بده می می
هیچ غفلت مکن مکن هی هی
مونسِ روزگارِ ما ده ده
جانِ جان روحِ روحِ ما وی وی
هم به تریاک میشود ممکن
از لعابِ هلاهلِ حی حی
ما چو مجنون به پا فرو کردیم
درد را از محبتِ دل و می
محتسب آمدهست تا چه کند
قولِ او کی شنیدهام کی کی
راست برگویمت به رمز که گه
قصدِ خمَار میکند وی وی
گو عدم بر عدم چه میبندی
کی توان کرد کی زلا شَی شَی
اعتبار اعتبار کن دم دم
امتحان امتحان کن از کی کی
همه رفتند و زفت باقی ماند
بر سُرینِ زمانهشان کی کی
رو که رندانِ این زمان کردند
دفترِ صیتِ حاتمِ طی طی
ساقیا ساقیا نزاری را
الله الله بده بده می می
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به عشق، مستی و ارتباط با خدا اشاره دارد. شاعر در آن از دردی ناشی از محبت و عشق میگوید و به بیقراریهای خود در این مسیر اشاره میکند. او از حقیقت وجودی انسان و تاثیرات جهان بر روی روح و جانش سخن میگوید. همچنین شاعر به مسائلی چون غفلت انسانها و اوقات گذشته اشاره کرده و به دنبال الکلی است که تسکیندهنده باشد. در نهایت، شاعر خواستار نوشیدن شراب و رسیدن به حالتی از دبیری و مستی است.
هوش مصنوعی: خدا را، خدا را، چشم از این می مگیر و غفلت نکن. هیاهوی عشق را فراموش نکن.
هوش مصنوعی: دوست و همراه همیشگی ما، منبع زندگی و روح ما، تویی که در هر لحظه در کنار ما هستی.
هوش مصنوعی: گاهی ممکن است که با مصرف تریاک، تاثیرات پیچیدهای ایجاد شود که مشابه حالتهای خاصی از زندگی را به وجود بیاورد.
هوش مصنوعی: ما همچون مجنون، به خاطر عشق و محبت دل و شادابی، درد و رنج را در وجود خود احساس میکنیم و به آن عمیقاً فرو میرویم.
هوش مصنوعی: محتسب (نظارت کننده) آمده است، نمیدانم چه کار خواهد کرد. من هرگز وعده او را نشنیدهام و نمیدانم چه کسی او را تأیید کرده است.
هوش مصنوعی: به طور مستقیم بگویم که گاهی او به فکر نوشیدن شراب میافتد.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که نمیتوان بر روی نبودن چیزی، چیزی دیگر را بنا کرد. در واقع، از نبود وجود هیچ چیزی، نمیتوان نتیجهای گرفت یا ساخت. به عبارت دیگر، وقتی چیزی وجود ندارد، نمیتوان انتظار داشت که چیزی دیگر از آن به وجود بیاید.
هوش مصنوعی: به اهمیت و ارزش روابط و موقعیتها توجه کن و به طور مداوم امتحان و ارزیابی کن که چه کسی و چه چیزی در زندگیات تاثیرگذار است.
هوش مصنوعی: همه رفتهاند و فقط حسرت و یادگارهایشان برای یادآوری در جهان باقی مانده است.
هوش مصنوعی: در این زمان، رندان و اهل خوشگذرانی، نام و یاد حاتم طائی را به فراموشی سپردهاند و دیگر به آن توجهی ندارند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، به نزار (شخصی) کمک کن و بگو که باید شراب بنوشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر این چیستان تو بگشایی
گوی دانش ز موبدان ببری
ای به تو زنده نام حاتم طی
صاحب صد هزار صاحب ری
تاج اهل عرب قصی آمد
تا تو نسبت همی کنی به قصی
خاک را بر فلک مفاخر توست
[...]
آمد آن اصل شرع و شاخ هدی
آمد آن برگ عقل و بار ندی
سید عالم و عمید اجل
عمده ملک و دین ابوالاعلی
رتبت او نهاده منبر و تخت
[...]
بلبل گلستان «ما اوحی»
شمسهٔ چرخ «الذی اسری»
نکنم خواجه را به شعر هجا
لیک برخوانم آیتی ز نبی
ان قارون کان من موسی
خواجه آنست کاید از پی فی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.