گفت به من محتسب که توبه کن از می
پیر شدی توبه بعد از این نکنی کی
گفتمش آری من و تو هر دو به یک بار
توبه کنیم ار موافقت کنی از می
باک نباشد ز عهده هم به در آییم
گر ز در ما برون نمی شود این پی
دفع ملالت ضرورت است اگر نه
از پی تقوا کی اختیار کنم قی
ضامن این داوری منم نه تو زنهار
بر دل خود هیچ بار ننهی ازین هی
مدعیان را بغل تری بدهم من
بر صفتی کز مسامشان بچکد خوی
مشکل ما قاضی القضات کند حل
محضر این ماجرا دگر که کند طی
چنگ به دامان او زنیم که هم او
بر سر ما افکند ز روی کرم فی
گر ندهد توبه ور دهد نتوان شد
معترض البته بر مصالحه ی وی
خود که شکیبد ز جوهری که خواصش
قوت جان و دل است و قوت رگ و پی
کی نفس از ما دگر به عیش برآید
بر دل ما روزگار اگر نهد این کی
طعنه ی سرد از فقیه خشک نزاری
خاصیت ز مهریر و قاعده ی دی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر با محتسب صحبت میکند و از او میخواهد که در مورد توبه از نوشیدن می با او همراهی کند. او به محتسب میگوید که هم آنها در یک وضعیت قرار دارند و اگر قرار بر توبه باشد، هر دو باید این کار را انجام دهند. شاعر همچنین بیان میکند که مشکلات و غمها را میتوان با نوشیدن می فراموش کرد و او هیچ باری از احساسات خود را بر دوش دیگری نمیگذارد. او معتقد است که مسائل و مشکلات زندگی نیاز به حلی دارند و در نهایت به خداوند تکیه میکند و تأکید میکند که نمیتوان از لذتهای زندگی دست برداشت. شاعر با انتقاد از فقیهان خشک نیز میگوید که باید از عشق و دوستی بهرهمند شد تا زندگی شیرینتر شود.
هوش مصنوعی: محتسب به من گفت که از نوشیدن شراب توبه کن، زیرا تو به سن پختگی رسیدهای. بعد از این اگر دوباره این کار را بکنی، دیگر توبهات چه فایدهای خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: به او گفتم که بیایید هر دو یکبار با هم توبه کنیم، اگر تو هم موافقت کنی از شراب.
هوش مصنوعی: نگرانی نداشته باش، حتی اگر از پس این مشکل برنیاییم، مهم این است که اگر کسی بخواهد از ما جدا شود، نمیتواند به راحتی این کار را انجام دهد.
هوش مصنوعی: برای دوری از ملالت و کسالت باید اقدام کرد، وگرنه چگونه میتوانم در مسیر تقوا و پرهیزگاری قدم بردارم؟
هوش مصنوعی: من ضامن این قضاوت هستم، نه تو. مواظب باش که بر دل خود هیچ باری را نگذاری.
هوش مصنوعی: من به مدعیان یک بغل از چیزی میدهم که از آن، خوی واقعی و درونشان نمایان میشود.
هوش مصنوعی: مشکل ما تنها با قاضی بزرگ حل میشود؛ این داستان نیازمند حضوری جدی و مداخلهای دیگر است.
هوش مصنوعی: بیایید به دامن او چنگ بزنیم، چرا که او به خاطر لطفش بر سر ما سایه افکنده است.
هوش مصنوعی: اگر کسی توبه نکند یا اگر توبهاش قابل قبول نباشد، نمیتوان بر مصالحه و توافق او اعتراض کرد.
هوش مصنوعی: خود را که با صبر و استقامت آشنا کردهای، به خاصیتی از یک جوهر میماند که نیروی جان و دل را به همراه دارد و توان بدن و انرژی زندگی را تقویت میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که روزگار بر دل ما سنگینی کند، دیگر نفس ما نمیتواند به خوشی و عیش بپردازد.
هوش مصنوعی: انتقاد سرد و بیاحساس از یک عالم خشک و بیروح، نتیجهای است از محبت و نظم ناشی از دیوانگی عشق.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به سلامت به حِلّه آمد سَلْمیٰ
خُلد شد از خرّمی چو جنّت ماوی
آب گرفت از لبش حلاوت کوثر
خاک گرفت از رخش طراوت طوبی
باد چو بر زلف او وزید جهان را
[...]
الی سامع الاصوات مع بعد المسری
شکوت الّذی القاه من الم الذکری
فیا لیت شعری و الامانی کثیرة
أ یشعر بی من بت ارعی له الشعری
یار از غم من خبر ندارد گویی
[...]
رطل گران کن که روی در طرب آورد
شاه قزل ارسلان سپهر معالی
چون نبود خویش را دیانت و تقوی
قطع رحم بهتر از مودت قربی
روی مخوانش که می چکد عرق از وی
برگِ گل است آن نشسته بر ورقش خَوی
هر که چنین صورتی بدید محال است
کاتشِ تشویش بر دلش ننهد کی
هیأتِ شیرینش ار مطالعه کردی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.