گر امشبم چو دوش به سر باز بگذری
لطف است و دل نوازی و مملوک پروری
در شیشه دیده اند گروهی شنیده ام
من دیده ام ولیکن در خواب خوش پری
چون آفتاب از عظمت بر فلک رویم
گر چون همای بر سرِ ما سایه گستری
بر حلقه های زلفت وقف است سرکشی
بر گوشه های چشمت ختم است دل بری
گر زیرِ خاک باشم وگر خاک زیرِ پای
من خاکِ آن زمین که بر آن خاک بگذری
بر آستان نشسته و دل در تو بسته ام
باشد که هم به ما ز سرِ لطف بنگری
ما راستانِ کوی توایم از عدو چه باک
با سرو کس غلو نکند راست منظری
ما ز ابتدایِ کون محّبِ تو بوده ایم
اسرارِ آن سری نتوان داشت سرسری
فریاد ما نمی رسی و ره نمی دهی
آری کجا بریم ز دست تو داوری
در راه بس که دیده به رویم فرو گریست
آبم به زیرِ پای روان شد کَری کَری
از آب گیرِ دیده نشد مردمک برون
هر چند جهد کرد بسی در شناوری
خوابم نمی برد که کند بر مریضِ عشق
گاهی بلا لحافی و گه درد بستری
ماییم و جرعه ای و جفایِ همه جهان
ای یارِ غم گسار بخور غم چه می خوری
گویند خونِ رز به ستم جز تو کس نریخت
آری نزاریا مگر این پی برون بری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به معشوق خود میپردازد و احساسات عمیق عشق و دلتنگی را ابراز میکند. او امیدوار است که معشوق به او توجه کرده و بر او نظر افکند. شاعر به زیباییهای معشوق اشاره میکند و بیان میکند که حتی در خواب هم نمیتواند از عشق او دور شود. او از غم و درد ناشی از این عشق صحبت کرده و میگوید که از ابتدای خلقت، عاشق معشوق بوده و رازهای عشق را نمیتوان به سادگی درک کرد. شعر همچنین به تضاد عشق و غم، و آرزوی وصال اشاره میکند و در نهایت به نوعی ناکامی در دستیابی به عشق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر امشب مانند دیشب، بیخبر از من عبور کنی، این کار لطف و محبت توست و نشانهای از محبت و توجهی است که نسبت به من داری.
هوش مصنوعی: گروهی میگویند که در شیشه، منظرههای زیبا را دیدهاند، اما من خودم آن را در خواب شیرین مشاهده کردهام.
هوش مصنوعی: اگر من به عظمت خورشید بر آسمان بروم، آیا تو مانند طاووس بر فراز ما سایه میگستری؟
هوش مصنوعی: حلقههای زلفت باعث شده که سرکشی و نافرمانی برای من عادت شود و بر گوشههای چشمت عشق و دلباختگی من به پایان رسیده است.
هوش مصنوعی: اگر زیر زمین باشم یا اینکه خاک زیر پای من باشد، خاک آن زمینی که بر روی آن قدم میزنی، برای من اهمیت دارد.
هوش مصنوعی: من بر درگاه تو نشستهام و دل به تو سپردهام، امیدوارم که از روی لطفی به ما نگاهی بیندازی.
هوش مصنوعی: ما اهل راه و مسیر تو هستیم، از دشمنان هیچ نگرانی نداریم. با سرو، کسی به ما تهمت نمیزند، چون ما دارای بصیرت و آگاهی هستیم.
هوش مصنوعی: ما از آغاز خلقت، عاشق تو بودهایم و نمیتوان به سادگی از رازهای عمیق این محبت گفت.
هوش مصنوعی: ما فریاد میزنیم اما تو به ما نمیرسی و راهی برای نجات به ما نمیدهی. حالا ما باید کجا برویم از دست قضاوت و داوری تو؟
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، آنقدر اشک ریختم که دلم به حال خودم سوخت و اشکهایم به زمین ریخت.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به توصیف حالتی میپردازد که در آن فرد تلاش زیادی میکند تا اشک یا غم خود را پنهان کند. با اینکه او سعی میکند در درون خود را تسلیم احساسات نکند و بر آن غلبه کند، اما همچنان نتوانسته است آثار آن را از چشمانش پنهان کند. به عبارتی دیگر، تلاش او برای کنترل احساساتش به نتیجهای نمیرسد و در نهایت، نشانههای غم و اندوه از چشمانش نمایان است.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم بخوابم زیرا گاهی اوقات درد و بلایا به سراغ کسی میآید که به عشق دچار است، حتی در زیر لحاف هم راحت نیست و در بستر بیمار است.
هوش مصنوعی: ما فقط یک جرعه در دست داریم و از ظلم و بیوفایی همه دنیا رنج میبریم، ای یاری که غمها را میزُدایی، چرا به یاد غمها هستی؟ بیا و بنوش!
هوش مصنوعی: میگویند که فقط تو به ناحق بر گلهای سرخ خون ریختی، آیا نزاریا، آیا این زخم را فراموش خواهی کرد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای اَبر بهمنی که به چشم من اندری
تن زن زمانکی و بیاسای و کم گری
این روز و شب گریستن زاروار چیست
نه چون منی غریب و غم عشق برسری
بر حال من گری که بباید گریستن
[...]
برگ گل سپید به مانند عبقری
برگ گل دو رنگ به کردار جعفری
برگ گل مُوَرَّدِ بشکفتهٔ طری
چون روی دلربای من، آن ماه سعتری
پوشیده مشگ ز ابر سیه چرخ چنبری
کافور بر گرفت ز که باد عنبری
از گل زمین شده چو تذروان هندوی
وز ابر آسمان چو پلنگان بربری
از سنگ خاره گشت گلاب و عرق روان
[...]
ای فال گیر کودک فالم ز روی تو
با روشنایی مه و با سعد مشتری
هستت ز نخ بلورین گوی و در آن بلور
پیدا خیال حسن لطیفی و دلبری
دارند صورت پری اندر بلور و تو
[...]
ای پیشکار تخت تو کیوان و مشتری
ای نجم شرق و غرب ترا گشته مشتری
در جرم عقل طبعی و در جسم عدل جان
بر شخص فضل دستی و بر عرض حق سری
اقبال را به همت بهتر طلیعه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.