گنجور

 
حکیم نزاری

نه قلزمم که به هم در شوم به هر بادی

که در میانه دلم هست کوه فولادی

غلط شدم که دلِ نا شکیب فرتوتم

چو آبِ تیره شود گر برون زند بادی

مثالِ صبر ِ من از روی ِ دوست دانی چیست

نهاده اند بر امواجِ بحر بنیادی

اگر نه شیفتگی در نهادِ من بودی

به من خدای ز فطرت خرد فرستادی

به عقل اگر چه که مبدای ِ آفرینشِ اوست

زمامِ عشق چه بودی که در ازل دادی

و گرنه از پیِ جسمی شریف بودی عشق

قدم ز عالم ِ ارواح پیش ننهادی

چرا به درد ننالم که آه دارم دوست

ز دردمند نباشد غریب فریادی

هنوز تا متعلق به جان ِ شیرینی

ز خویش برنتوان ساخت هم چو فرهادی

عجب مدار ز اقبالِ شاه ِ بنده نواز

که بندگیِ نزاری کند هر آزادی

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
خاقانی

عتاب رنگ به من نامه‌ای فرستادی

مرا به پردهٔ تشریف راه نو دادی

صحیفه‌های معانی نوشتی و سر آن

به دست مهر ببستی و مهر بنهادی

چو نقش عارض و زلف تو نوک خامهٔ تو

[...]

کمال‌الدین اسماعیل

مرا دلیست هوس خانۀ غم آبادی

که گر بدور فتادی مرا به افتادی

طرب نکوهی، انده کشی، غم اندوزی

ز کار عیش پشیمان، به درد دل شادی

درو بهر سر مویی نهفته درد دلی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از کمال‌الدین اسماعیل
مولانا

چه باده بود که در دور از بگه دادی

که می‌شکافد دور زمانه از شادی

نبود باده به جان تو راست گو که چه بود

بهانه راست مکن کژ مگو به استادی

چه راست می‌طلبی ای دل سلیم از او

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

به خرمی و به خیر آمدی و آزادی

که از صروف زمان در امان حق بادی

به اتفاق همایون و طلعت میمون

دری ز شادی بر روی خلق بگشادی

به هر مقام که پای مبارکت برسد

[...]

ابن یمین

ز بهر خوشدلی خویش درون دنیا را

نگاه کن که چه کفت از طریق استادی

نسب چه میطلبی صورت تو بس باشد

دلیل انکه بدانند کآدمی زادی

فریب خلق مخور زانکه از لئام الناس

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه