یک آه گرم صیقل زنگار عالمست
موقوف لب گشادن ما کار عالمست
مشاطه فراق تو بر چهره ام نوشت
خونابه ای که گونه رخسار عالمست
خودرایی خیال تو از دیده ام رماند
آن معنیی که قبله گفتار عالمست
بر من شب فراق شد از جرم ناکسی
صبحی که طالع از در و دیوار عالمست
صیاد، بی کرشمه تو دانه نفکند
در دام هر نگه که به پرگار عالمست
این عیب و عار عشق و هنر را کجا برم
کانم نمی خرد که خریدار عالمست
حور و کنار کوثر و رضوان و صحن خلد
ما و جمال یار گلزار عالمست
تا یک دلت پسند کند قرب او مجوی
سرمایه قبول در انکار عالمست
گر پیر سالکی خبر از طفل راه پرس
شرم از طلب مدار که زنار عالمست
قانون شکوه چند «نظیری » نوا کنی؟
این نغمه تو باعث آزار عالمست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تجلی عشق و فراق اشاره دارد. شاعر در ابتدا با بیانی حزین و گرم حسرت خود را از فراق یار بیان میکند. او از زنگارهای جهان و دردهای ناشی از جدایی میگوید و به صدای عشق و آثار آن پرداخته است. همچنین نکاتی دربارهی ناپایداری زیباییها و عمیق بودن احساسات عاشقانه مطرح میشود. شاعر به بحث در مورد ارزش عشق و زیباییها میپردازد و به این نتیجه میرسد که در نهایت، هر آنچه که میطلبیم، در یگانگی با یار واقعی خود است. تصویرهایی از بهشت و مکانی به نام کوثر و رضوان به عنوان نمادهای زیبایی و کمال در برابر عشق حقیقی مطرح میشود. در نهایت، شاعر به این نکته اشاره دارد که برای رسیدن به حقیقت و عشق، نباید از طریقی که با انکار همراه است دوری کرد.
هوش مصنوعی: یک آه عمیق و محسوس میتواند به پاکسازی و روشنی دنیا کمک کند، اما برای بیان این آه و انتقال آن به دیگران، نیازمند انجام کارهای مهم و بزرگتری هستیم.
هوش مصنوعی: آرایشگری غم جدایی تو بر چهرهام لکهای از خون به جا گذاشته که همچون زیبایی رخسار جهان است.
هوش مصنوعی: از زمانی که خیال تو از نگاه من دور شده، دیگر معنی آنچه را که عالمان بر زبان میآورند، درک نکردهام.
هوش مصنوعی: از شدت جدایی، شب برای من طولانی و تاریک شده است. این احساس ناشی از گناهی کوچک است که باعث شده صبحی که به من نور و امید میدهد، از همه طرف به من بیمحلی کند.
هوش مصنوعی: صیاد، بدون جذابیت و طنازی تو، نمیتوانند هیچ دانهای در دام بیندازند. هر نظری که به جهان بیندازند، در حقیقت در دایره توست.
هوش مصنوعی: این عیب و نقص عشق و هنر را به کجا ببرم، وقتی که نمیدانم کسی هست که ارزش آن را بشناسد و خریداری کند.
هوش مصنوعی: زیباییها و نعمتهای بهشتی، مانند حورهایی در کنار river کوثر، و درختان بهشت و زیبایی محبوب، همه در دل عالم وجود دارند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل یک نفر به عشق او راضی باشد، به دنبال کسب و کار و دنیا نباش. عالم به زوال است و سرمایههای مادی ارزش چندانی ندارند.
هوش مصنوعی: اگر سالک و پیر آگاه از مسیرتان بپرسد، از درخواستتان شرمنده نباشید، زیرا این دنیا همچون زنجیری برگردن ماست.
هوش مصنوعی: چند بار باید صدای زیبایت را بلند کنی تا دیگران را آزار دهی؟ این نغمه تو برای دنیای بیرون خوشایند نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.