حریف دردی و صافی نیی خطا اینجاست
تمیز ناخوش و خوش می کنی بلا اینجاست
بغیر دل همه نقش و نگار بی معنی است
همین ورق که سیه گشته مدعا اینجاست
ز فرق تا قدمش هر کجا که می نگرم
کرشمه دامن دل می کشد که جا اینجاست
خطا به مردم دیوانه کس نمی گیرد
جنون نداری و آشفته یی خطا اینجاست
به دل ز دل گذری هست تا محبت هست
ره چمن نتوان بست تا صبا اینجاست
بدی و نیکی ما شکر، بر تو پنهان نیست
هزار دشمن دیرینه آشنا اینجاست
سرشک دیده، دل بسته بی تو نگشاید
اگر چه یک گره صد گره گشا اینجاست
به هر کجا روم اخلاص را خریداریست
متاع کاسد و بازار ناروا اینجاست
ز کوی عجز «نظیری » سر نیاز مکش
ز هر رهی که درآیند انتها اینجاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و پیچیدهای میپردازد که از عشق و دلنگرانی ناشی میشود. شاعر به این نکته اشاره میکند که همه زیباییها و ظواهر بدون عشق بیمعنا هستند و دلنگرانیها و جنونهای عاشقانه به نوعی در این مسیر طبیعی است. او با تأکید بر این که حتی در بدیها و خوبیها نیز عشق حاضر است، از وابستگی عاطفی خود سخن میگوید. در نهایت، شاعر به این حقیقت اشاره میکند که در هر جا که برود، صداقت و عشق، ارزشهای واقعی هستند و در همه جا، چه خوب و چه بد، عشق خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: دوست و رفیق تو درد و رنج را درک کردهای، اما هنوز از خطا و اشتباه دور نشدهای. جایی که باید بین خوب و بد تمییز قائل شوی، همان جاست که مشکلات و دردسرها بروز میکند.
هوش مصنوعی: جز دل، همه زیباییها و تزئینات بیارزشاند. همین برگهای که سیاه شده، خود نشاندهنده مقصود و هدف من است.
هوش مصنوعی: هر جا که نگاه میکنم، از سر تا پا زیبایی او مرا به خود جذب میکند و میگوید که بهترین جا برای من اینجا است.
هوش مصنوعی: اگر دیوانهای خطا نکند، هیچ کس سرزنش نمیشود. خطا زمانی است که تو آرام و از خود بیخبر هستی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که محبت در دل وجود دارد، ارتباط قلبی وجود دارد. در این مسیر، نمیتوان راه چمن را بست، زیرا نسیم خوشبوی صبحگاهی همچنان وزیدن دارد.
هوش مصنوعی: بدیها و خوبیهای ما را مدیون تو هستیم و این موضوع برای تو پنهان نیست. هزار دشمن قدیمی که از مدتها پیش با ما آشنا هستند، اینجا حضور دارند.
هوش مصنوعی: اگرچه دل من بیتو نمیتواند باز شود، حتی اگر صد مشکل را هم حل کند، اما اشکهایم جاری است و در اینجا همان مشکل درونی وجود دارد.
هوش مصنوعی: هرجا که بروم، همیشه میتوانم صداقت و خلوص را پیدا کنم، اما اینجا فقط چیزهای بیارزش و بازارهای ناپسند وجود دارد.
هوش مصنوعی: از کوی عجز و ناتوانی درخواست نکن و به هیچ راهی که بروی، به اینجا خواهی رسید که انتها همان جاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر ز عالم تسلیم گوشه ای داری
بهشت و طوبی و حوران خوش لقا اینجاست
بهار در دل هر غنچه عالمی دارد
ترا خیال که عالم همین و جا اینجاست
اگر تو سر به گریبان خود بری چو گره
[...]
مرو ز دیده که جام جهاننما اینجاست
قدم برون مگذار از دلم که جا اینجاست
نسیم کوی تو یاد آردم ز نکهت گل
نمیروم ز چمن بوی آشنا اینجاست
زهی سراغ پریشان دوست کز هرسو
[...]
فنا مثالم و آیینهٔ بقا اینجاست
کجا روم ز در دل که مدعا اینجاست
جبین متاعم و دکان سجدهای دارم
تو نیز خاک شو، ای جستجو که جا اینجاست
به گردی از ره او گر رسی مشو غافل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.