ما به برهان و خبر پیرو ترسا نشویم
تا رخ بت نپرستیم شکیبا نشویم
در تماشای تو چون آینه گم گردیدیم
که ز پیدایی دیدار تو پیدا نشویم
مهر بر لب چو سر کیسه ممسک زده ایم
تا سر شیشه می وانشود، وانشویم
سرمه در دیده دل تا نکشد لطف حکیم
گر سراپای شود دیده که بینا نشویم
برگذر بودن حسن گل و خوبی بهار
گوشمالی است که مشغول تماشا نشویم
ابتلاهای عزیزان همه زآنست که ما
غره مهلت ده روزه دنیا نشویم
نقش امید به صد دوزخ و دریا، شستیم
تا دگر مصدر هر عرض تمنا نشویم
نرود خامه تکلیف خرد، از سر ما
تا چو سودای جنون، بی سر و بی پا نشویم
قیمت خاک در آن کوی، به افلاک رسید
ما ندانیم چه نرخیم، که بالا نشویم
بگذارید که در تنگ شکر، گم گردیم
کان پشیزیم که بیعانه سودا نشویم
در محبت دل و دین باختن اول قدم است
ما «نظیری» ز تو خرسند به اینها نشویم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات شخصی پرداخته که در عشق و محبت گرفتار شده است. شاعر به دشواریهای رسیدن به عشق حقیقی اشاره میکند و بعید میداند که بتواند به راحتی به معشوق برسد. او از عدم قطعیت و بیقیدی در زندگی میگوید و ناتوانی در احساس خوشبختی را به تصویر میکشد. همچنین، شاعر بر این باور است که دل باختن به عشق و فرو رفتن در عواطف، آغاز یک سفر سخت و چالشبرانگیز است. در نهایت، او به نبود جنبههای واقعی زندگی و عدم آگاهی از ارزش خود در این عشق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ما به استدلال و اخبار قوم مسیحی اعتنا نمیکنیم، تا زمانی که نتوانیم به زیبایی معشوق خود حتی برای یک لحظه صبر کنیم.
هوش مصنوعی: در هنگام تماشای تو، مانند آینهای گم شدیم که به دلیل روشنی و زیبایی تو، نتوانیم خود را پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: ما سکوت کردهایم و زبان خود را بستهایم تا از خطرات و مشکلات دور بمانیم، تا زمانی که شرایط برایمان مناسب شود.
هوش مصنوعی: اگر دل نداشته باشیم که لطف و محبت حکیم را احساس کند، حتی اگر چشمانمان پر از بینایی باشد، فایدهای ندارد.
هوش مصنوعی: زیبایی گل و زیبایی بهار، مانند تذکری است که ما را به تماشای زندگی و زیباییهای آن فرا میخواند. نباید در تماشا و زیبایی غوطهور شویم بلکه باید از آن درس بگیریم.
هوش مصنوعی: مشکلات و گرفتاریهای عزیزان ما به این دلیل است که ما فریب فرصتهای موقتی دنیا را نخوریم و به غفلت نرویم.
هوش مصنوعی: امید را از یاد بردیم و به هر مشکل یا سختی که پیش میآید اهمیت نمیدهیم، تا دیگر خواستهها و آرزوهای بیپایه نداشته باشیم.
هوش مصنوعی: میگوید: اگر عقل و فکر ما تحت تأثیر قرار نگیرد، تا زمانی که این آرزوی دیوانگی در دل داریم، بیسر و پا خواهیم شد و توانایی اداره امور خود را از دست میدهیم.
هوش مصنوعی: در آن مکان، ارزش خاک به حدی بالا رفته که به آسمانها رسیده است. ما نمیدانیم چه چیزی هستیم که نمیتوانیم به آن ارتفاع برسیم.
هوش مصنوعی: اجازه دهید در فضای شیرین و محدود از هم گم شویم، چرا که در این حالت ارزش و اهمیت ما کمتر میشود و دیگر به عنوان معاملهای ارزشمند در نظر گرفته نخواهیم شد.
هوش مصنوعی: در عشق ورزی، از دست دادن دل و ایمان اولین گام است. ما «نظیری» از اینکه به این امور رضایت دهیم خوشحال نخواهیم شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۳
مهر بر لب چو سر کیسه ممسک زده ایم
تا سر شیشه می وانشود، وانشویم
این غزل آن غزل خواجه نظیری است که گفت
تا سر شیشه می وا نشود وانشویم
چه خیال است که دیوانه و شیدا نشویم؟
بوی مشکیم، محال است که رسوا نشویم
عشق ما را پی کاری به جهان آورده است
ادب این است که مشغول تماشا نشویم
پرده راز بود حرف دلیرانه زدن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.