گنجور

 
نظیری نیشابوری

چون ابر بهاری به سرم سایه فکن شد

بر هر بر بومم که نظر کرد چمن شد

چون شمع که شد رهبر پروانه به آتش

دل سوزی او باعث جان بازی من شد

می خواست شود قایل نظمم به بلاغت

صدپایه به شیب آمد و بر اوج سخن شد

بی جام همه می کش و بی باده همه مست

از نظم نو آیین مغان رسم کهن شد

شک نیست که از نیم نظر کار برآید

آن را که دلیل آصف اعجاز سخن شد

همسایگیش را اثر ابر بهارست

هم خانه گلستان شد و هم خار سمن شد

از یار و دیار ار نکنم یاد عجب نیست

از رشک من امسال غریبی به وطن شد

بر خاک درش جای شهیدان ندهد کس

لطفی است که کافور تن و عطر کفن شد

مهمان بهشتی مخور اندوه «نظیری »

نزهتگه حوران جنان بیت حزن شد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
امیر معزی

زلفین تو پرحلقه و پربند و شکن شد

بند و شکن و حلقهٔ او توبه شکن شد

کارش همه فراشی و نقاشی بینم

فرّاش گل و لاله و نقاش سمن شد

آن‌کس‌ که خبر یافت‌ که مشک از ختن آرند

[...]

بابافغانی

از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد

مستوری من توبه ی صد توبه شکن شد

در دیده بدل گشت سیاهی بسپیدی

نظاره که ریحان ترم برگ سمن شد

از باده ی صافم نگشاید دل روشن

[...]

نظیری نیشابوری

گلزار به شهر آمد و بازار چمن شد

گوش همه کس محو غزل خوانی من شد

تا جیب گشادم که از آن نام برآرم

دیدم که صبا قاصد صد بیت حزن شد

هر دخل که می خواست کند دشمن حاسد

[...]

صائب تبریزی

روزی که مرا موج نفس دام سخن شد

شدطوطی چرخ آینه وواله من شد

هر مد فغان کز دل پردرد کشیدم

شد شاخ گل وسر خط مرغان چمن شد

در خدمت آیینه دل صرف شدی کاش

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
قدسی مشهدی

رنجیدن تو باعث نومیدی من شد

پیراهن امید، مرا بی تو کفن شد

شاید که کسی گوش کند ناله ما هم

بایست هم‌آواز به مرغان چمن شد

معموری منزل بود از صاحب منزل

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه