آن که صد نامه ما خواند و جوابی ننوشت
سطری از غیر نیامد که کتابی ننوشت
شمع بی شعله به پروانه فرستاد آن دوست
که به ما نامه روان کرد و عتابی ننوشت
همه جا شوق تو لب تشنه به راهم آورد
دم آبی نگرفتم که شتابی ننوشت
کف پایی به ره بادیه ام ریش نشد
که فریب سر خارش به سرابی ننوشت
قدمی نامدم از منزل و سامان بیرون
در ره عشق به گنجی که خرابی ننوشت
اشک و آه از در این مدرسه بردم که ادیب
حرز حسن تو به هر مشک و گلابی ننوشت
سینه یی ریش ازین راز نگردید که عشق
قصه ای بر سر منقار عقابی ننوشت
عقد در چند «نظیری » به هوس نظم کنی
هیچ کس نظم تو بر طرف نقابی ننوشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی ابراز دلشکستگی و ناامیدی شاعر از عدم پاسخگویی و بیتوجهی معشوق به احساسات او اشاره دارد. شاعر احساس میکند که علیرغم تلاشهایش، از طرف معشوق هیچ نشانهای از عشق و محبت دریافت نکرده است. او به توصیف فضایی میپردازد که در آن تمام اشتیاقها و احساساتش به فراموشی سپرده شده و گویی هیچ چیز مهمی از سوی معشوق نوشته نشده است. این بیتوجهی معشوق باعث شده تا شاعر به شدت احساس تنهایی و یأس کند و همه جا را در جستوجو و انتظار محبت او بگذراند. در نهایت، شعر نمایانگر حسرت و دلتنگی شاعر برای عشق و پاسخ معشوق است.
هوش مصنوعی: آن کسی که تمامی نامههای ما را خوانده و پاسخی نداده، حتی یک خط از کسی دیگر نرسیده که نشان دهد کتابی نوشته شده باشد.
هوش مصنوعی: دوست ما شمع بینور را به پروانه فرستاد، همان دوستی که نامهای برای ما فرستاد و در آن هیچ نکته تلخی نیامده بود.
هوش مصنوعی: در هر کجا که شوق تو مرا به سفر میکشاند، من در حالی که تشنهام، هیچ آبی ننوشیدم چون عجلهام بیش از حد بود.
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، ردپایی از خود برجای نگذاشتم که در دام فریب ناشی از نقص یا مشکلات، گرفتار شوم و دچار توهمات بیپایه نگردم.
هوش مصنوعی: من از خانه و مکان خود یک قدم هم خارج نشدم، چون در مسیر عشق به گنجی میروم که خرابی و ویرانی در آن نوشته نشده است.
هوش مصنوعی: از این مدرسه با گریه و ناله خارج شدم، زیرا هیچ ادیبی نتوانسته حسن تو را به خوبی وصف کند، حتی با بهترین عطرها و گلها.
هوش مصنوعی: دل من از این راز آگاه نشد که عشق داستانی نیست که بر نوک پرندهای بنویسند.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به این موضوع اشاره میکند که اگر در چند مورد به سبک «نظیری» (از شاعران مشهور) بخواهی آثار خود را به نظم درآوری، هیچکس نمیتواند زیبایی و کیفیت کار تو را به طرز دلخواهی درک کند یا آن را بهطور کامل بازنمایی کند. این به نوعی بیانگر این است که آثار هنری و شعری هر شاعر خاص و منحصر به فرد است و نمیتوان آنها را به سادگی با دیگر کارها مقایسه کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوشت
که خیالی به دلم حکم عتابی ننوشت
دفتر عمر سپردیم به بی پروایی
جمع و خرج دو جهان را به حسابی ننوشت
سخن عاشق دیوانه چه گفتن دارد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.