کرد خور عشق دوست از افق دل ظهور
ساحت جانرا گرفت پرتو الله نور
یوسف گل پیرهن آمده سوی وطن
گوشه بیت الحزن گشته سرای سرور
مطرب شیرین مقال برد ز دلها ملال
محو نمود از خیال صحبت غلمان و حور
شیخ که بودش بدوش منکرمی با خروش
کین بردش عقل و هوش آن بود از قول زور
دیدمش از یکطرف ساغر مینا بکف
خنده کنان از شعف آمده بر رقص و شور
گفتم ایا شیخ صاف کین بود از تو خلاف
این عمل جلف صاف باشد از عقل تو دور
گفت که سرّ نهان گشته بعالم عیان
جمله خلق جهان بر سر رقصند و شور
جمع شد از هر طرف منکر فضل و شرف
پیش خر خوش علف قدوره اهل غرور
تا که شنید این سرود اهل عناد و حسود
رفت بچرخ کبود عف عف کلب عقور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالاتی از عشق و خوشی میپردازد که ناشی از ظهور نور الهی در دل و جان است. شاعر به سمبل یوسف، که نمایانگر زیبایی و عشق است، اشاره کرده و دلتنگی و غم را با شادی و سرور در هم میآمیزد. همچنین، به توصیف شیخی میپردازد که دچار جنگ درون و بین عقل و احساساتش شده است. او به رقص و شادی دنیا اشاره میکند و در نهایت به نقد افرادی که به فضل و شرف خود مغرورند میپردازد، که در نتیجه به دوری از حقیقت و زیبایی میانجامد. در این شعر، تمهای عشق، شادی و تضاد بین عقل و احساس به خوبی به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: خورشید عشق دوست از افق دل درخشید و پرتو نور الهی ساحت جان را روشن کرد.
هوش مصنوعی: یوسف که نماد زیبایی و خوشبختی است، با پیراهنی که نشان از گل و طراوت دارد، به سرزمین خود بازگشته است. در گوشهای از خانهای که پر از غم و اندوه بوده، اکنون با ورود او، فضایی شاد و سرشار از خوشی برقرار شده است.
هوش مصنوعی: سخنگوی خوشصدا، دلها را شاد کرده و غمها را از دلها دور میکند. او یاد گفتگو با جوانان زیبا و حوریان بهشتی را از ذهنها میزداید.
هوش مصنوعی: شخصی که بر دوش شیخ بود، با صدای بلندی فریاد میزد که عقل و هوش او را از او گرفتهاند و این کار ناشی از قدرت و زور بود.
هوش مصنوعی: او را دیدم که از یک سمت، جام زیبایی در دست دارد و با لبخندی شاد و خوشحالی در حال رقص و شادی است.
هوش مصنوعی: به او گفتم، ای شیخ! آیا میتوان نسبت به این رفتار ناپسند تو به سادگی جنبههای عقلانی را نادیده گرفت؟ چنین عملی از تو دور از فهم و خرد است.
هوش مصنوعی: گفت که راز پنهان اکنون برای همه آشکار شده است و تمام موجودات جهان در شادی و سرور به رقص آمدهاند.
هوش مصنوعی: از هر سو افرادی که به نیکی و ارزشها ایراد میگیرند، دور هم جمع شدهاند تا جلوی خر که از علف خوب خورده میشود، با خودپسندی و غرورشان حرف بزنند.
هوش مصنوعی: زمانی که این آواز را اهل دشمنی و حسادت شنیدند، به چرخش درآمدند و به دویدن افتادند، مانند سگی درنده و عاصی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
طبل قیامت بکوفت آن ملک نفخ صور
کاتب منشور ماست مالک یوم النّشور
سر زلحد برزدیم خیمه به محشر زدیم
بی خدا اندر لحد چند نباشم صبور
ازسرشوق ونشاط پای نهم بر صراط
[...]
کس نتواند گرفت دامن دولت به زور
کوشش بی فایدهست وسمه بر ابروی کور
آه، که ابری سیه، بست تتق در چمن
آه که بادی خنک، کرد به گلشن عبور
کز نم آن، تیره ابر، شد چمن از سبزه پاک؛
وز دم آن سرد باد، شد سمن از برگ عور
لالهٔ رنگین راغ، سوخته از درد و داغ؛
[...]
کرده شهنشاه عشق درحرم دل ظهور
قد ز میان برفراشت رایت الله نور
موسی جان میشتافت در طلب جذوه
کرد تجلی ز غیب بارقه نخل طور
شرح بیان قاصر است در صفت اشتیاق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.