آن نه مست است که می خورد و ببازار افتاد
مست آن بود که در خانه خمار افتاد
دل چُو فانوسِ خیال ، از اثرِ شعله ی شمع،
بسکه بر دور تو گردید زرفتار افتاد
شاهد حسن تو در پرده نهان بود هنوز
که حریفان ترا پرده زاسرار افتاد
گر نه آئینه هوای تو پری در سر داشت
همچو دیوانه چرا عور ببازار افتاد
دل سودا زده تا سلسله زلف تو دید
نعره ای بر زد و دیوار به یکبار افتاد
موشکافی زمیان تو بتحقیق نرفت
در میان بحث در این مسئله ، بسیار افتاد
پرده پوشی چکنم خود زپریشانی کار
همه دانند که با زلف توام کار افتاد
بت ستائید ز دعویِّ انا الحق ، نیّر،
آن سیَه دل ، که گذارَش به سرِ دار افتاد
نفس ار دید که بر خیلِ شهان ، نعل زنند،
بغلط پای برآورد نگونسار افتاد
طبع نیر هوس نکته سرائیها داشت
دید گوش شنوا نیست ز گفتار افتاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به حالت مستی و عشق اشاره میکند. او میگوید که مستی واقعی به حالتی است که فرد در خانه و دل باطل افتاده، نه در خیابان. دل مانند فانوسی است که حول معشوقش میچرخد و از شدت عشق به حالتی نامتعادل میافتد. تصویری از معشوق بیان میشود که هنوز در پس پرده پنهان است و دل عاشق به خاطر دیدن زلفش نعرهای سر میدهد. در ادامه به چالشهایی که عشق و هوس برمیانگیزد، اشاره میکند و میگوید که در بحث عشق و حالات آن، دچار حیرت و پریشانی میشود. در نهایت، شاعر به ناامیدی از شنیدن پاسخهای دلنشین در عشق اشاره میکند و میگوید که طبعش به نکتهپردازی عادت کرده اما دیگر کسی به سخنانش گوش نمیدهد.
هوش مصنوعی: او کسی نیست که به خاطر نوشیدن الکل در خیابان گرفتار شده است، بلکه کسی مست است که به خاطر عشق و احساساتش در خانه به حال خودش افتاده و به شدت دچار غم و خماری شده است.
هوش مصنوعی: دل مانند یک فانوس خیال است که تحت تأثیر شعله شمع، به دور تو میچرخد و از حالت طبیعی خود خارج شده است.
هوش مصنوعی: زیبایی تو هنوز در پرده و پس پرده پنهان بود، در حالی که دوستان و رقبای تو به تدریج به رازهای نهفتهات پی بردهاند.
هوش مصنوعی: اگر آینهای که هوای تو را در دل دارد، مانند دیوانگان نیست، پس چرا در بازار به حال خراب افتاده است؟
هوش مصنوعی: دل آشفته من با دیدن موهای تو، به یکباره فریادی بلند زد و همه چیز را به هم ریخت.
هوش مصنوعی: بررسی دقیق و عمیق تو در مورد این موضوع، در میان گفتگوها و بحثها، بسیار مورد توجه و بررسی قرار گرفت.
هوش مصنوعی: من در حالتی از پریشانی و سردرگمی هستم و نمیخواهم این حالت را نشان دهم. همه میدانند که من به زلف تو وابستهام و این وابستگی باعث شده که کارهایم به هم بریزد.
هوش مصنوعی: بت به طور کلی در این بیت به نشانهٔ عدم ادعای کذب و خودخواهی اشاره دارد. آن شخصی که با دل سیاه و تیرهاش خود را در مقام حق و حقیقت میداند، در نهایت به سرنوشت شومی دچار میشود و در برزخ واقعیت قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر نفس ببیند که بر گروه شاهان نعل میزنند، بهتندی پا را به عقب میکشد و به زمین میافتد.
هوش مصنوعی: نفس نیرومند او تمایل به بیان نکات برجسته داشت، ولی وقتی متوجه شد که کسی به این صحبتها گوش نمیدهد، از گفتن گزیدهها منصرف شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کس نداند که مرا با که سر وکار افتاد
گر چه در عشق چنین واقعه بسیار افتاد
غرّه بودم به شکیبایی و خود بینی عقل
برق عشق آمد و در خرمن پندار افتاد
شوق غالب شد و وجدم به خرابات کشید
[...]
کارم از دست شد و دل ز غمت زار افتاد
فکر دل کن، که مرا دست و دل از کار افتاد
بهتر آنست که چون گل نشوی همدم خار
چند روزی که گل حسن تو بی خار افتاد
میرود خون دل از دیده، ولی دل چه کند؟
[...]
دل سودازده در طره دلدار افتاد
گل بچینید که دیوانه به بازار افتاد
همچو مفلس که فتد راه به گنجش ناگاه
بوسه را راه به کنج دهن یار افتاد
هر تنک حوصله ره یافت در آن خلوت خاص
[...]
راز ما خلوتیان بر سر بازار افتاد
پرده بگشا ز در خانه که دیوار افتاد
یار در خلوت ما بود بسد پرده نهان
پرده برداشت چواز خانه ببازار افتاد
آن خرامیدن دلجوی نگر بر لب جوی
[...]
تا سر کار تو با خانۀ خمار افتاد
راز سر بستۀ ما بر سر بازار افتاد
بسر زلف تو آویخت دل ازچاه زنخ
کار زندانی عشقت بسر دار افتاد
دل ز سر حلقۀ زلفت نبرد راه بجای
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.