لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
نسیمی

ای دهانت پسته خندان من

خاک پایت چشمه حیوان من

زلف و رخسار تو، ای خورشید حسن!

لیلة القدر و مه تابان من

جان شیرینم فدای لعل تو

کو بسی شیرین تر است از جان من

در بهشت جاودانم تا که هست

روضه کویت سرابستان من

داروی درمان من درد تو بس

ای دوای درد بی درمان من

ز آتش عشق تو، هردم می رود

بر فلک دود دل سوزان من

روز بختم بی رخت تاریک شد

ای چراغ دیده گریان من

ترسم انجامد به طوفان در غمت

رستخیز اشک چون مرجان من

سنبلت در هر زمان داغی نهد

بر دل مجروح سرگردان من

دل بر آتش چون کباب افتاده است

تا غم عشق تو شد مهمان من

کفر زلفت با نسیمی درگرفت

ای رخت دین من و ایمان من

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عطار

عشق تو در جان من ای جان من

آتشی زد در دل بریان من

در دل بریان من آتش مزن

رحم کن بر دیدهٔ گریان من

دیدهٔ گریان من پرخون مدار

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۲۸ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
جهان ملک خاتون

ای دو چشمت مایه درمان من

تا به کی باشد بلا بر جان من

از غم عشقت بگو ای سنگدل

چند باشد در غمت افغان من

جز لب لعل تو ای آب حیات

[...]

شاه نعمت‌الله ولی

دل مُحسّ آن نگردد جان من

این چنین فرمود آن جانان من

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه