|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و غم دل خود در شبها حرف میزند و بیان میکند که اشکهایش همچون خون از چشمش ریخته میشود. او در حالی که میخواهد به سوی کسی برود، درگیر احساسات عمیق و سنگینی است که با خود دارد. احساس عزم و اراده او در سفر همراه با دلی پر از غم و یاری میباشد که بار سنگینی بر دوش اوست. شاعر در تلاش است تا با وجود این بار سنگین، پیش برود و به مقصد برسد.
هوش مصنوعی: هر شب از چشمانم اشکهای دل بیرون میآید و این اشکها مانند خون، از شبزندهداران جاری است.
هوش مصنوعی: یک شب در حال دویدن هستم از شوقی که جان و دل من در محبت شماست.
هوش مصنوعی: من تصمیمم را گرفتهام و اکنون از چشمانم اشکهایی به رنگ گل جاری است.
هوش مصنوعی: اگر زین و رکابم سنگین باشد، به من ایراد نگیر، چون که بخت من در کنارش حرکت میکند.
هوش مصنوعی: ناصر آماده سفر بود و بیمقدار بار بسته بود، اما دلش به خاطر محبت و ارتباطش با کسی که برایش ارزشمند است، سنگین و پراسترس بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو ایزد را دهشها بی کران است
پذیرفتن مرو را همچنان است
بگردان روی دل از فکرت بد
که بد کردن نه کار بخردان است
بدی اندیشه کردن در حق خلق
بدی کار تو در وی نهان است
کسی که نیکی اندیشد به هر کس
[...]
اساس شرع او ختم جهان است
شریعتها بدو منسوخ از آن است
جهانی جان چو پروانه از آن است
که آن ترسا بچه شمع جهان است
به ترسایی درافتادم که پیوست
مرا زنارِ زلفش بر میان است
درآمد دوش آن ترسا بچه مست
[...]
چه روی است آن که پیش کاروان است
مگر شمعی به دست ساروان است
سلیمان است گویی در عماری
که بر باد صبا تختش روان است
جمال ماه پیکر بر بلندی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.